چکیده:
معماری به عنوان بستر اتفاق زندگی بشر یکی از تأثیرگذارترین هنرها در جهت نمایاندن فرهنگ عامه و الگوهای ساختاری آن در هر دوره است،و این امر باعث انعکاس کلیتی قابل بررسی و قضاوت از فرهنگ،تفکر و ناخودآگاه ملی،در معماری میشود.این قضاوت از طرف استفادهکنندگان محیط و نیز سایر ادوار تاریخی و فرهنگی نیز واقع میشود.از طرفی،هنگامی که جامعه همواره فضایی آشنا را تجربه کند،زمینهساز خودباوری ملی و شکوفایی بیشتر افراد خواهد شد.
این نوشتار در جستجوی فراهمسازی زمینهء حرکت به سمت معماری ملی و تعیین زیرساختهای لازم جهت رسیدن به آن است.بدین منظور،پس از بررسی هویت فرهنگی،معماری ملی و تأثیرات متقابل آنها،به بررسی چند نمونه از بناهای تاریخی و مقایسهء آنها با دو بنای معاصر پرداخته است،تا در نهایت به ارائهء رویکرد جدیدی جهت احیای معماری ملی منتج شود.نوع تحقیق،توصیفی و ابزار گردآوری اطلاعات،کتابخانهای است تا دستیابی به زمینهء سیاست شکلگیری معماری ملی امکانپذیر شود.پرسش طرح شده این است که بناهای پرافتخار این خاک و بوم بر چه شالودهای اینگونه استوار پرداخته شدهاند که گذشت زمان آن را پخته و استوار میسازد و مهمتر اینکه چرا پس از بررسیهای فرهنگی دوران معاصر،به آن خمیرمایهء مهم دست نیافتهایم.
فرض جستار بر این است که کالبد بناها در هر دو دستمایهء روح فرهنگی زمان است.بنابراین اگر معماری معاصر ایران نتوانسته است بر هویتی آشنا محیط گردد، باید در اجتماع بازشناسی و زیرساختهای لازم جهت ساخت کالبدی با روح ایرانی فراهم گردد.
خلاصه ماشینی:
"در مجموع متغیرهایی که به عنوان شاخصهای شناسایی هویت فرهنگ جامعه میتوان از آنها یاد نمود بدین شرح است:آدابورسوم،سنتها، اخلاق و رفتار،اساطیر،فلکلور،ضرب المثلها و هنر و معماری(خدایار،1387:31)، سیاسی و حکومتی،و دین که در نمونهها؛اهم موارد در هر دوره بررسی شده است.
از جملهء شاخصههای فرهنگی این دوره عبارتند از: حکومتی و سیاسی:رسمی شدن دین زرتشت که به جامعهء ایرانی دورهء ساسانی وحدت بخشید(کیرستین سن،1378:60)،تکمیل و گردآوری اوستا در دورهء ساسانی، با استفاده از مون پراکندهء اوستای دورهء اشکانی(همان:100)،پیدایش عنوان سیاسی ایرانشهر که مفهوم سرزمین سیاسی کشور را در مقیاس مدرن جغرافیای سیاسی پدید آورد(مجتهدزاده،1386:125)،ایجاد ستونهای مرزی میان ایران و توران در دوران بهرام گور ساسانی که به نوعی کارکردهای مرز را در دوران مدرن دارا بود(همان:141)، وجود علمایی در جامعه که منحصرا اوقات خود را صرف مطالعات علمی مینمودهاند (کریستین سن،1374:549).
معماری تخت سلیمان مشخصههای طرح بنا عبارتاند از:مقیاس بزرگ با شکلهایی نیرومند،ابداعی، آمرانه و دارای رنگهای مجلل،بازگشت روح ایرانی و کاربرد هنرهای خلاق(پوپ، 1363:54)،اضافه نمودن دستاوردهای باارزش به معماری ایرانی،ادامه دادن شکلهای قدیم ایران و آنچه با عظمت هخامنشیان مربوط بود،بیان اصول کهن ایران در مورد وظیفهء تخت سلطنت به عنوان واسطهء آسمان و زمین و نمایش گنبد آسمان با درشت نمایی(پوپ،1363:74)،بهرهگیری از آسمانههای طاقی و گنبدی(طاق آهنی،طاق و تویزه و نیمگنبد)و نیز چفدهای مازهدار(بیضی)برای طاقها و گنبدها پیسازی با استفاده از سنگلاشه و خشت،استفاده از ساخت مایههای بوم آورد،که سنگ لاشه، خشت و آجر و قیر از این قبیل است(پیرنیا،1386:110)."