خلاصه ماشینی:
"تقی ذیل احوال او به این نکات پرداخته است: -کنیهاش که ابو العطاست و نامش که محمد بن علی بن محمود المرشدی است و اینکه از اکبرزادگان کرمان بوده است؛ -اختیار تقوا و روش صوفیه با وجود طبیعت شاعری؛ -تمجید از مقام والای او در شعر،به این صورت:«در شعر شیرینکلام و بلیغ است و در اصناف شعر مهارت تمام داشته و از انواع فنون و کمالات بهره مالا کلام یافته و بعضی از محققین، او را در اکثر شیوهء نظم بینظیر و بیمانند میدانند و در طرز سخنوری او را نخلبند شعرا مینامند»( a 147)؛نکتهء دیگر اینکه«سخن را منشیانه ادا کرده و در شعر او الفاظ مربوط جزیل متین معتبر است و ترکیب و عبارات خوش آیندهء مصنوع و اغراق و اختراع معانی دقیق لازم و از حشو و خلل خالی و از استعارات و تشبیهات مهذبه مملو»(همان)؛ -سیاحت او برای مدتهای مدید و ملاقات با بسیاری اکابر و فضلا و نیز جواب خمسه نظامی سرودن در اثنای این سیاحت که همه را خوب دانسته،علی الخصوص همای و همایون و روضة الانوار؛ -اشاره به چند رسالهء منثور او:«و از نتایج طبع لطیفش چند رساله دیگر نثر است در مناظرات ابر و آفتاب و شمع و شمشیر»و تمجید بسیار از آنها و اینکه امکن نقل آنها در این خلاصه (خلاصة الاشعار)وجود ندارد؛چون نمیتوان آنها را گزینش کرد و«کلامی را ناقص بیان کردن،خالی از بیمزگی نیست» ( a 147)؛ -رفتن در اوایل حال به دار السلام بغداد و شرح ماجرای عشق وی؛ -به طول انجامیدن شش سالهء دوره سلوک خواجو نزد علاء الدوله و بازگشتن به کرمان،سپس رفتن به اصفهان به علت «اندک بیسامانی که او را دست داده بود»و اینکه مردم اصفهان او را رعایت چندانی نکردند،و رفتن به شیراز و مورد مهر قرار گرفتن از سوی شیخ ابو اسحاق و پسرش علی سهل،و توطن دائمی در شیراز تا پایان عمر؛ -تاریخ مرگ او 745 ق،و اینکه«قبر وی در آنجا(شیراز) واقع است و جای معین است امروز»( a 148)؛ -توضیح دربارهء دیوانش:«و دیوان غزلیات مصنوع و قصاید رنگین و مقطعات دارد و کلیات اشعار خواجو آنچه به نظر فقیر رسیده،قریب به پانزده33هزار بیت بود."