چکیده:
آموزههای علوی ـ به عنوان شاخصی تمامنما از معارف الهی ـ کارویژههایی را برای حکومت دینی در عرصه فرهنگ و باورهای اجتماعی مقرر مینماید تا تلاش کارگزاران حکومت دینی در التزام به آنها تضمینگر حیات اجتماعی مطلوب و نویدبخش جامعهای تعالیجو و سعادتطلب باشد. آموزههای علوی را در این زمینه میتوان در ضمن سرشاخههای زیر ملاحظه نمود:احیای فرهنگ متعالی و انسانساز قرآن و ترویج معارف اصیل وحیانی، تلاش مستمر در اصلاح تفکر و ایدههای کارگزاران نظام سیاسی و بهرهگیری از کاردانان آشنا به سلوک الهی، اصلاح ساختار اجتماعی از طریق حفظ همبستگی و وفاق ملی، مبارزه با گروه مترفین، زدودن روحیه استکبار و دنیاطلبی، برچیدن بدعتهای ناصالح و احیای سنتهای اصیل اسلامی.نوشتار حاضر درصدد وانمایی کارویژههای فوق با استناد به سیره و بیانات امیرمؤمنان(ع) است تا در پرتو آن نمایی روشن از وظایف حکومت دینی در قبال فرهنگ و باورهای اجتماعی ارائه دهد.
خلاصه ماشینی:
"» باری، از آنرو که عقیده و منش کارگزاران، تأثیر بسزایی در شکلگیری فرهنگ و آداب و رسوم مردم دارد و به فرموده پیامبر اکرم(ص) مردم دنبالهرو سیره و سیرت زمامداران و رهبران خویشاند و اصلاح آنان باعث اصلاح امت است27 و فرموده امام علی(ع) که «الناس أشبه بأمرائهم منهم بآبائهم»28 بر حکومت اسلامی است که در راستای اصلاح یا پاکسازی عوامل و کارگزاران ناشایستی که میتوانند منشأ دگرگونیهای اساسی جامعه در مسیر فرهنگ ناسالم و جاهلی شوند، به طور مستمر تلاش نماید و از عملی شدن ترفندهای شوم و نامبارک فرصتطلبان بیگانه از حقایق دین، جلوگیری نموده و سعی کند که از کاردانان مؤمن و متعهد به اصول و ارزشهای مکتب حیاتبخش اسلام بهره گیرد تا بدینوسیله، ساحت مقدس امت اسلامی را از هرگونه انحراف اخلاقی و نمودهای منحط فرهنگی حراست نموده و سلوک جامعه اسلامی را در جهت حاکمیت ارزشهای الهی و فرهنگ اصیل و ناب محمدی(ص) سامان بخشد.
در این زمان بود که در نحوه بهرهمندی افراد از عطایا و مواهب و در شیوه تقسیم اموال عمومی تغییرات اساسی پدید آمد و بر اساس آن، برتری قریش بر غیرقریش، مهاجر بر انصار و عرب بر عجم و تقدم کسانی که از منظر خلفا سابقه طولانیتر و درخشانتری در اسلام داشتند ملاک و معیار قرار داده شد40 و نتیجه آن، به وجود آمدن گروه مترفی41 شد که در سایه فزونی نعمت و برخورداری از قدرت سیاسی و اجتماعی، علاوه بر اینکه خود را پایبند به اصول و شیوههای پذیرفتهشده جامعه نبوی نمیدانستند، تلاش میکردند ساختار فرهنگی جامعه را نیز دستخوش تغییر نموده و به سمت الگوهای جاهلیت پیش از اسلام سوق دهند."