خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) تأویل عرفی از مفهوم دینی نقدی بر آراء دکتر سروش در باب روشنفکری دینی سجاد نوروزی دکتر عبد الکریم سروش،چندی پیش طی خطابهء مبسوطی،بنیادهای روشنفکری دینی را از منظر خویش شرح داد و کوشید از آنچه که او وجوه اصلی و جهت گیریهای کلی روشنفکری دینی مینامید،تصویری واضح و ینز کارگشا ارئه دهد؛تصویری که همانند اکثر خطابهها و نوشتارهای وی در سالهای اخیر آمیخته با اشارات سیاسی روز مره بود.
اگر از این بحث که ما نه با مدرنیته و سنت،بلکه با«مدرنیتهها» و«سنتها»مواجهیم بگذریم،باید گفت بنیاد روشنفکری دینی،در فاصله گرفتن از سنت اجتماعیای است که خود را در لفافهء دیانت عرضه میکند،و نقد آن نیز به مدد آموزههای دینی و آراء مدنی ممکن است که منبعث از«عقل فطری» است.
شگفت آورتر آنکه حب و بغضهای سیاسی در این روزگار پر رنگ و ریای وطن ما،باعث تجاهل ورزیدن بر بدیهیات تئوریک میشود!سؤال این است اگر حکم اخلاقی،اجتماعی یا هر چیز دیگری در وجوه متونی دین با آراء یک مکتب فلسفی مردن همخوانی داشت،اشاره به این همدلی،«استخراج»است؟ روشنفکری دینی میکوشد که دین-نه سنت شبه دینی-استوار باقی بماند و این استواری به بهای نقد توأم سنت و مدرنیته میسور است.
سنت روشنفکری دینی در خطابه استاد سروش به نیکی به این امر اشاره شده بود ه روشنفکری دینی در ایران به مثابه یک«سنت»نمود نیافته است و بالطبع هنوز در ارائهء نظریات خویش دچار مشکل است؛ چرا که گوش شنوایی را برای خود در طبقهء مسلط اجتماعی وطن نمییابد."