خلاصه ماشینی:
"یعنی این حضور میتواند کفاف نیازهای اجتماعی ما را بدهد یا اینکه هنوز هم خلأهایی وجود دارد؟ اجتماعی که اینقدر گسترده است و اینقدر جوان دارد، شعر تازهای از پروین جزایری هزار چشمه مهر وقتی سخن از تو در میان میآرم گویی که ز عالمی نشان میآرم هر واژه دمد هم از بلندای یقین بر ساحت توتو ارمغان میآرم ای عشق توام بهانه عمر گران درمانده دلم ز توست جان میآرم در سایهء تو رخ خدا میبینم در پای خمت سبوکشان میآرم تا نوش کنم ز دست تو جام الست عطشان لب خود به جاودان میآرم با آنکه هزار چشمه مهرت را از خاک دلم چنین عیان میآرم چون دست خدا فتاده از شانه توست من مهر تو را چه سرخوشان میآرم گر بار دو عالم است بر دوش تنم سهل است تو را چو بر زبان میآرم بالطبع خواستهها و نیازهایشبه انتها نمیرسد به ویژه خواستهای مثل ارتباطات مذهبی."