خلاصه ماشینی:
"آنچه اسکریب در این راستا انجام داد در حقیقت عبارت بود از«پیشبرد حوادث با ضوابط علت و معلولی،اتخاذ ساختاری که در جائی به نقطهی اوج برسد، پرهیز از دادن اطلاعات اضافی،ورق برگشتنهای ناگهانی و تعلیق4»از جمله مشخصاتی بود که اسکریب بحق به انجام آنها در امر نمایشنامهنویسی نائل آمده بود،هر چند خواندن این آثار امروز ممکن است ما را برنیانگیزد اما بگفتهء یکی از صاحبنظران،از آنجا که نمایشنامههای اسکریب فاقد شخصیت پردازی عمیقاند و تنها به طرح توطئه و خلق هیجان میپردازند امروزه سطحی مینمایند، اما باید در نظر داشت که این نمایشنامهها برای تماشاگران سدهء نوزدهم بسیار پراهمیت بودند.
زیرا راهورسم و تعصبات آن دوران با مهارت بسیار در آنها منعکس میشد5»در سال 1820 اسکریب در حالیکه در محافل هنری پاریس فرد سرشناسی بود تقبل نمود نمایشنامههائی را که مینوشت در اختیار،چارلز کاسپار دیلستر پویرسون6»کارگردان تئاتر«کیمسن»7قرار دهد تا در برنامهریزی این تئاتر به اجرا درآیند."