چکیده:
نگارنده در مقالهء حاضر پس از ارائه مستندات تاریخی در خصوص علاقهء مولوی به اشعار متبنی،با مروری بر آثار وی-اعم از مثنوی معنوی،دیوان شمس،فیه ما فیه،مجالس سبعه،و مکتوبات-نشان داده است که مولوی در موارد بسیاری یا عبارات متنبی را تضمین کرده،یا مضامین شعر او را در آثار خود نمایانده،و یا دستکم با او همسخن بوده و چون او،گفتههای حکمتآمیز را در آثار خود گنجانیده است.
خلاصه ماشینی:
"چند بیتی از این بخش را باز میخوانیم: بعد ماهی خلق گفتند ای مهان از امیران کیست بر جایش نشان؟ تا به جای او شناسیمش امام1 دست و دامن را به دست او دهیم چونک شد خورشید و ما را کرد داغ چاره نبود بر مقامش از چراغ چونک شد از پیش دیده وصل یار نایبی باید ازومان یادگار چونک گل بگذشت و گلشن شد خراب بوی گل را از که یابیم از گلاب چون خدا اندر نیاید در عیان نایب حقاند این پیغمبران (مولوی،دفتر 1،بیتهای 866-376) بیت شاهد از مدخلهای امثال و حکم است(دهخدا،3631:ج 2،ص 666)،و چنانکه در کتاب مضمین مشترک در ادب فارسی و عربی آمده(دامادی،9731:ص 17،ش 801)،متنبی نیز پیش از مولانا در مدح محمد بن سیار بن مکرم تمیمی از پدر او به نیکی یاد کرده و چنین گفته است: فإن یک سیار بن مکرم انقضی فإنک ماء الورد إن ذهب الورد (برقوقی،7041 هـ:ج 2،ص 99) اگر سیار بن مکرم در گذشته است،[مرگ او قابل تحمل است]چه[محاسن و فضایل او در تو ماندگارست؛آری]تو عصاره گلی هرچند گل از میان رفته است.
گفتنی است مضمون مصراع دوم متنبی-که از نمونههای امثال سائره و ارسال المثل به شمار آمده است(صاحب بن عباد،6531:ص 84؛و ثعالبی،3041 هـ:ص 942)- هم در بیت زیر از مثنوی تجلی یافته است: نام احمد،نام جمله انبیاست چونک صد آمد،نود هم پیش ماست (مولوی،دفتر 1،بیت 6011) از سویی همان مصراع با توجه به شأن صدور آن،با مصراع «فإنک ماء الورد إن ذهب الورد» تناسب دارد چه،وقتی شاعری سیف الدوله را ستود و در مدیحهء خود از پدران او در دوره جاهلی یاد کرد،متنبی در تعریض به او بیت پیشتر را چنین زمینهسازی کرده است: و المدح لابن أبی الهیجاء تنجده بالجاهلیة عین العی و الخطل (برقوقی،7041 هـ:ج 3،ص 502) ترجمهء شرح گزیدهء دیوان متنبی:«مدح سیف الدوله با ذکر پدران جاهلی او، عین ناتوانی و سستسخنی است»(رضایی هفتادری،3831:ص 741)."