چکیده:
این تحقیق در پی بررسی ساختمان حکایتهای گلستان سعدی و نیز شکل پیرنگ (مقدمه، تنه، پایان) در این حکایتها است و اینکه سعدی از چه شکل و ساختمانی برای قصه و داستانپردازی بهره برده است. در این جستار، پس از بیان توضیحاتی برای آشنایی بیشتر با ساختار و پیرنگ، داستانهای گلستان از دو منظر مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در ابتدا شکل پیرنگ حکایتهای گلستان - که شامل عناصری چون مقدمه، کشمکش، بحران، اوج و پایان است - و سپس ساختمان یا ساختار حکایتها مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
خلاصه ماشینی:
"در ابتدا شکل پیرنگ حکایتهای گلستان - که شامل عناصری چون مقدمه، کشمکش، بحران، اوج و پایان است - و سپس ساختمان یا ساختار حکایتها مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
اینکه سعدی غالبا به چه شیوهای عناصر پیرنگ مثل مقدمه، کشمکش، بحران، اوج و پایان را با هم ترکیب کرده است و داستان خود را ساخته است یا آنچه ساختمان این حکایتها را میسازد، موضوع مطالعه، بر عناصر مشترک میان این حکایتهاست.
در این حکایتها اگرچه داستان با مقدمه آغاز میشود و پس از طی کشمکش و بحران در نقطه اوج و نتیجهگیری پایان مییابد، اما وجود خط طرحهای فرعی در کنار خط طرح اصلی یا در میانه آن، شکلی متفاوت به آنها داده است.
در این حکایتها که تعداد آنها از سه مورد تجاوز نمیکند، همیشه راوی داستان در آغاز حکایت، وارد جایی میشود، با شخصی یا گروهی آشنا میشود، داستانی از زبان یکی از افراد بیان میشود و در پایان راوی از گروه جدا میشود (رک.
اگرچه این حکایت در آغاز، شکل مناظره دارد؛ در واقع مناظرهای است میان پدر و پسر بر سر خوبی یا بدی سفر، اما از زمانی که جوان مشتزن از پدرش جدا میشود و سفر را آغاز میکند، سفر طولانی و رخ دادن حوادث عجیب و خارقالعاده، آن را به نوع رمانس نزدیک میکند.
در مورد شکل پیرنگ باید گفت: سعدی از سه نوع پیرنگ برای ترکیب و تنظیم حکایتهای گلستان بهره برده است که این اشکال به ترتیب عبارتند از: 1."