خلاصه ماشینی:
"از طرف دیگر در آن زمان در این کشور نظام پارلمانی وجود نداشت تا ملت از طریق نمایندگان خود،در اداره امور کشور سهیم بوده اظهارنظر و تصمیمگیری کنند،ازاینرو سلطان که با موانعی مانند مجلس نمایندگان و امثال آن روبرو نبود،آنچنان با دیکتاتوری و خودسری در تمام شئون کشور دستور صادر میکرد که نه تنها مردم عادی و رعایای ساده،بلکه حتی هیچ یک از شخصیتهای بزرگ مملکتی و مسئولان عالیرتبه نیز در برابر دستور او،جرات اعتراض و توان مخالفت نداشتند،حرف،حرف خلیفه بود،و همه بیچون و چرا میبایست از اوامر او اطاعت کنند.
در این مدت که نوبت سلطنت با عبد المجید(1861-1839)بود قسمتی از برنامهء اصلاحی که بمنظور تقویت کشور و آشنائی مردم با اصول تمدن جدید بود،به همت یکی از رجال ترک بنام«رشید پاشا»بمرحلهء اجرا در آمد و بموجب خط شریف گلخانه که در 1840 صادر شد،این اصلاحات بایستی در امور اداری-وصول مالیتها- دادگستری-تعلیم و تربیت-امور اقلیتها و سازمانهای نظامی بعمل آید،ولی این برنامه نیز مانند برنامههای اصلاحی سابق در اثر مخالفت و کارشکنیهای داخلی و اوضاعی که در خارج بواسطه جنگ«کریمه»پیش آمده بود،متوقف و بلانتیجه ماند و حتی فرمان دیگری که بنام«خط همایون»راجع به تایید حقوق اقلیتها در 1856 صادر گشت،وضع را چندان عوض نکرد.
در دوران سلطنت عبد العزیز(1876-1861)اقدامات جدی اصلاحی توسط یکی از رجال معروف و روشنفکر عثمانی موسوم به«مدحت پاشا»آغاز گردید،ولی اینبار نیز به علت ضعف ارادهء شخص سلطان نتیجهای بدست نیامد5 اوج اختناق و سانسور باری زمزمهء اصلاحات و اعطای آزادی به ملت و استقرار حاکمیت قانون، هر از چندی مطرح میگردید و سپس به دست فراموشی سپرده میشد و باز (4-)محمد علی ابتداء برای یک ماموریت نظامی از طرف دولت عثمانی به مصر اعزام گردید ولی پس از پیروزی،پس از ماجراهائی موقعیت خود را در این کشور تحکیم کرد و سرانجام بعنوان والی مصر منصوب شد."