خلاصه ماشینی:
"11 گویند چون از مامون رنجیده خاطر شد در یکی از روزهای جمعه در مسجد جامع مرو بهنگام نماز جمعه،برای اولینبار نام خلیفه را از خطبه انداخت و در خطبه ذکری ازمامون چنانکه رسم بود به زبان نیاورد و برای او دعا نکرد،به قول (8)-تاریخگریزی ص 298 (9)-تاریخ ایران،زرینکوب ص 502 (10)-یکی از شعرای عرب میگوید:یا ذو الیمینین و عین واحد+نقصان عین و یمین زائدة(کامل ج 5/205-النجوم الزاهره ج 2/183) (11)-تجارب السلف،هندوشاه نخجوانی ص 169 بلعمی بجای آنکه بگوید:"خدایا بنده خویش و خلیفت خویش عبد الله مامون را نیکو دار"گفت:"خدایا نیکو دار تمام پیروان محمد را بدانچه نیکو داشتهیی بدان برگزیدگان خود را"12 مرگ مرموز طاهر بدین ترتیب نام مامون را از خطبه انداخت و در واقع عصیان خویش را نسبت به او اعلام نمود و این اعلام استقلال بیسروصدا به قیمت جان او تمام شد و روز بعد ناگهان او را در بستر مرده یافتند.
بنابر قول دیگر،مامون یا کاردارش"احمد بن ابی خالد"هنگام عزیمت طاهر به خراسان کسی را با وی همراه کردند و مخفیانه به او حالی کردند که اگر طاهر عصیان کند اورا به زهر هلاک نماید و بر حسب قولی،احمد بن ابی خالد (12)-تاریخ بلعمی،بنا بنقل نفیسی،خاندان طاهری/167 (13)-زین الاخبار گردیزی ص 297-النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، الاتابکی ج 2/183 (14)-تاریخ ایران،دکتر زرینکوب ص 504 (15)-تاریخ طبری،حوادث سنه 207-کامل بن اثیر ج 5/204-النجوم الزاهره ج 2/183 به اشاره مامون به دفع او مصمم شد و کسی را که مورد اعتماد طاهر بود به خراسان فرستاد یک ماه بعد از وصول این فرستاده طاهر وفات یافت و گویند وی او را مسموم کرد."