خلاصه ماشینی:
"من هم به سرعت متوجه شدم که باید شیوهای در پیش گرفت و بررسیهایی نوین انجام داد،که خوشبختانه با امکان دسترسی به وارثان بزرگ این مکتب،یعنی مرحوم استاد بلوکیفر،اسماعیلزاده،فتح الله قوللر و حسین همدانی، که تحت تأثیر این مکتب کار کرده و مستقیما زیر دست افرادی چون مدبر و حسین قوللر آغاسی آموزش دیده بودند،توفیق داشتیم که بتوانیم شیوهء تاریخ شفاهی را برای هنرهای مردمی ایران در نظر بگیریم؛یعنی تحت پوشش و تأثیر راویانی قرار بگیریم که از طریق آنان بتوان فصل نوینی را در این زمینه گشود؛چون تا آن زمان تحقیق به نوع نگرش به هنرهای رسمی و دولتی-که طبیعتا تألیفات زیادی هم راجع به آنها از جانب افرادی چون پوپ،گدار، گیرشمن و دیگران وجود داشت-و هنری که با جرأت و دلاوری،نام هنر مردمی بر آن مینهم،نوعی کم لطفی و اختلاف به چشم میخورد."