چکیده:
در بحث از نقش خبر واحد در تفسیر، ابتدا باید الفاظ مختلفی که در تحریر مسئله و تعیین محل نزاع مهماند، شفافسازی شوند. وقتی گفته میشود: «آیا خبر واحد در تفسیر حجت است یا اینکه خبر واحد در جایی حجت است که اثر عملی بر آن بار شود، وگرنه حجیت ندارد و چون در غیر احکام، اثر عملی ندارد، پس در تفسیر، خبر واحد حجت نیست»، باید پیش از هر چیز معنای حجیت و اثر عملی را روشن کنیم. یا وقتی گفته میشود: «در غیر احکام، ظن معتبر نیست، یقین لازم است و خبر واحد حداکثر ظنآور است، پس در غیر فقه ظن حجت نیست. برای لغو نبودن حجیت خبر واحد در غیر احکام، ترتب استناد به خدا و ایمان به مفاد آن، به عنوان اثر عملی کافی است و ما متعبد به عمل به مفاد خبر واحد هستیم»، باید واژههای «یقین»، «تعبد» و «ایمان» را شفافسازی کرد. پس ما در این گفتار، واژههای حجیت، اثر عملی، یقین، ایمان، استناد و تعبد را روشن میکنیم. با مشخص شدن معنی و کاربرد این الفاظ، بسیاری از اختلافنظرها که در واقع نزاع لفظی است، برطرف خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"به هر حال، کسی که میگوید خبر واحد در تفسیر حجت است، آیا مرادش این است که شارع ما را متعبد کرده و تبعدا باید در تفسیر به روایت معتقد شویم، عمل کنیم یا استناد دهیم، که در نتیجه، اگر این امر اثبات نشد پس حجیت خبر واحد ثابت نمیشود، یا مراد از معنای حجیت خبر واحد این است که اگر روایت چیزی گفت حق ندارید خلافش را بگویید؟ یا مراد از حجیت چیز دیگری است؟ در نقطه مقابل، آیا کسانی که میگویند خبر واحد در تفسیر حجت نیست، مرادشان آن است که هرچه روایت در باب تفسیر داریم کنار بگذارید؛ وجود و عدم آنها مساوی است؟ مشکل دیگری هم وجود دارد که با تفسیر حجیت به منجزیت و معذریت یا تتمیم کشف، حل نمیشود و آن اینکه آیا ما میتوانیم در تفسیر بدون روایت، خودمان به ظواهر آیات اکتفا کنیم و حتی اگر روایتی مخالف ظاهر آیهای بود، بگوییم تفسیر آیه این است؟ و ما با ظنونی که از راههای دیگر به دست آمده است، معنای دیگری از آیه را فهمیدهایم، گرچه روایت معتبر و صحیح اعلایی هم هست، اما از راه قراین دیگر ظن، اطمینان یا یقین بر خلافش داریم؟ مفهوم یقین علاوه بر حجیت، لفظ دیگری که باید مراد از آن روشن شود، واژه «یقین» است."