خلاصه ماشینی:
"من که تحت تأثیر هوش سرشار و ادب موروث و مکتسب این شاگرد نوزده ساله قرار گرفته بودم،و امیداوار بودم که هرچه میدانم به ایشان بیاموزم،ناگهان با جلسهء خداحافظی و وداع ایشان مواجه شدم: ألمت قحیت ثم قامت فودعت فلما تولت کادت النفس تزهق در هر حال تسلیم واقعیت گردیدم،و به آنچه پیش آمده بود رضایت دادم و در دل گفتم: فرشتهای است برین بام لاجورد اندود که پیش آرزوی سائلان کشد دیوار من در سال 1337 دورهء دکتری معقول و منقول را به اتمام رساندم و در سال 1338 از رسالهء دکتری خود،در زبان و ادبیات فارسی،دفاع کردم و در سال 1339،پس از گذراندن آزمون دانشیاری،به عضویت هیأت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درآمدم،و در سال 1340 به دعوت دانشگاه لندن به انگلستان رهسپار شدم و تا سال 1342 در مدرسهء السنهء شرقیه به تدریس زبان و ادب فارسی اشتغال ورزیدم.
به قول شاعر عرب و عجم فما راقنی من لاقنی بعد بعده و لا شاقنی من ساقنی لوصاله هزار نقد به بازار کائنات آرند یکی به سکهء کامل عیار ما نرسد تقدیر چنین بود که پس از پنج سال ایشان را در کتابخانهء مرکزی (به تصویر صفحه مراجعه شود) دانشگاه دیدم و دریافتم که در این مدت ایشان به تکمیل معلومات و استکمال نفس پرداخته و فوق دیپلم خود را از مدرسهء کتابداری ژنو دریافت کرده و به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل یافتهاند و به زبان روسی حرف میزنند و زبان لاتین را هم در طی دروس خود آموختهاند و یقین داشتم که اگر زندگی مشترکی میان ما پیش آید، من از زباندانی و اطلاعات سرشار ایشان در کتابشناسی اروپایی و فرهنگ غرب میتوانم بهره گیرم،و ایشان هم که چند زبان را به خوبی فراگرفتهاند با علاقه و شوقی که به ایران و زبان فارسی و فرهنگ اسلامی دارند،به زودی آن نقیصهای که در نتیجه دوری از وطن برایشان پیدا شده،جبران خواهند کرد."