چکیده:
هدف این تحقیق بررسی دیدگاه مدیران نسبت به تکنولوژی آموزشی و ارتباط آن با شیوه
تصمیمگیری آنان است، به این منظور اهداف جزئی معین و فرضیههای تحقیق طرح شدند؛
سپس به منظور آزمون فرضیهها و نیل به اهداف، از سه پرسشنامه اطلاعات فردی، نگرش
نسبت به تکنولوژی آموزشی و شیوه تصمیمگیری مدیران استفاده شد.جامعه آماری تحقیق عبارت بود از پنج رده مدیران، شامل کارشناس مسؤول در اداره کل
آموزش و پرورش، کارشناسان نواحی و مدیران مقاطع سه گانه متوسط عمومی، راهنمایی
تحصیلی و آموزشی ابتدایی در آموزش و پرورش شهر اصفهان که پس از برآورد حجم نمونه و
انتخاب خوشهای نواحی، تعداد نمونه در هر طبقه و ناحیه متناسب با حجم آن معین و
نظرات جمعآوری شد.سپس با استفاده از روشهای آماری پارامتری و غیر پارامتری تجزیه و
تحلیل لازم صورت پذیرفت.نتایج نشان داد که مدیران برای سرمشقها(الگوها)و دستور العملها نسبت به ابزار
و دستگاهها اعتبار بیشتری قابل هستند و نگرش نرمافزاری دارند؛این نوع نگرش در
بالاترین رده مدیران به وضوح مشخص شد، اما دیگر ردهها نگرش یکسانی نسبت به ابعاد
تکنولوژی آموزشی نشان دادند، از جمله یافتههای مهم این قسمت میتوان از نگرش
سختافزاری مدیران دورههای ابتدایی و راهنمایی نسبت به کارشناسان مسؤول یاد کرد.
وجود رابطه بین متغیرهای سن، تحصیلات و سابقه خدمت با نگرش مدیران نسبت به تکنولوژی
آموزشی تأیید گردید و رابطه مدیریت ملاحضه شد.همچنین روشهای مشاورهای و مشارکتی به
عنوان متداولترین شیوههای تصمیمگیری مدیران و مستقل از نگرش آنان نسبت به
تکنولوژی آموزشی شناخته شد.
خلاصه ماشینی:
"(*)-عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران (**)-کارشناس ارشد مدیریت آموزشی نتایج نشان داد که مدیران برای سرمشقها(الگوها)و دستور العملها نسبت به ابزار و دستگاهها اعتبار بیشتری قابل هستند و نگرش نرمافزاری دارند؛این نوع نگرش در بالاترین رده مدیران به وضوح مشخص شد، اما دیگر ردهها نگرش یکسانی نسبت به ابعاد تکنولوژی آموزشی نشان دادند، از جمله یافتههای مهم این قسمت میتوان از نگرش سختافزاری مدیران دورههای ابتدایی و راهنمایی نسبت به کارشناسان مسؤول یاد کرد.
بنا بر این پژوهشگر چنین فرض نموده که مدیران با بهرهگیری از یک الگوی اقتضایی که برگرفته از نگرش سیستمی است، از سبکهای مختلف تصمیمگیری استفاده مینمایند، لیکن با ملاحظه نتایج، مشاهده شده که دو سبک مشاورهای و مشارکتی بیشترین میزان انتخاب را دارند و ضمنا بین ردههای مختلف مدیران و سبک تصمیمگیری آنان رابطهای وجود نداشته است و همان گونه که قبلا نیز مطرح شد«نگرش عبارت از نوعی حالت آمادگی و یا تمایل به عمل یا عکس العمل خاص در مقابل محرکهها است.
»و از آنجا که نگرش، غالبا حاضر اما راکد است و فقط در صورت برخورد با موضوع، در بیان و رفتار او تجلی مینماید(اوپنهایم، ص 74)و تصمیمگیری موقعیتی است که در برخورد با مسائل عکس العمل میطلبد و بنا به تعریف استونر در 1982«فراگیردی است که طی آن شیوه عمل خاصی برای حل مسأله یا مشکل ویژه برگزیده میشود»(علاقهبند، 1374، ص 23)؛بنا بر این پژوهشگر وجود رابطه بین این دو مقوله را محتمل دانسته، لیکن نتایج دو متغیر نگرش نسبت به تکنولوژی آموزشی و شیوه تصمیمگیری مدیران را مستقل از یکدیگر نشان داد."