خلاصه ماشینی:
"امام شهیدی نیست که در میدان جنگ از راه دادن خون شهید شده باشد، لیکن امام(ره)در هر میدان نبردی شهید اسلام بود، شهید بود با تمام شهیدان، مجروح بود با همه مجروحان، آواره بود با همه آوارگان و در رنج و عذاب بود با همه آنهایی که در عذاب بودند چون بار غم و اندوه همه آنها بر روی قلب امام بود!لذا خطاب به امام میگوییم:ای امام تو به جوار رحمت پروردگارت نائل شدی و ما اکنون احساس میکنیم که چه بسیار خسارت و زیان بردهایم!ما به چشمان نافذ و نیرومندت چشم دوخته بودیمو برای راه تاریک(مبارزهمان)از نور چشمانت استمداد میجستیم، ما به سخنان تو گوش فرا میدادیم و به ما آگاهی میداد و در خط آگاهی که سخنانت به ما میداد حرکت میکردیم، ما در برابر هر ترسی در این دوره به تو دلخوش و مأنوس بودیم و در تمام حالاتی که دور از تو بودیم محبت تو را در دل احساس میکردیم، در عین اینکه تو از ما دور بودی ما خود را با تو میدیدیم و با تو زندگی میکردیم، تو پدر ما بودی، تو رهبر ما بودی، تو امام ما بودی که پای جای گامهایت مینهادیم، تو آن روحی بودی که ما از آن روح و جان میگرفتیم، تو آن قلب بزرگی بودی که میطپید تا دلهای ما آرام باشد، تو همه امت بودی، بعد از تو من در رنج اندرم؛ولیکن ای پدر مصطفی، ای امام امت، ما در برابر مصیبت تو میایستیم تا بگوییم آنچه را که رسول خدا در وقت ایستادن در برابر کالبد فرزندش ابراهیم گفت:چشم اشک میریزد و دل محزون میشود ولی سخنی نمیگویم که خدای راضی نباشد، ای امام امت ما در از دست دادنت محزونیم اما نه حزنی که موجب سقوط ما شود، میگرییم ولی نه گریهای که موجب ترس و گریز ما شود، اندوهمان اندوه انقلابی و گریهمان گریه انقلابی است، به قضا وقدر الهی راضی هستیم."