چکیده:
یکی از جریان هایی که پس از دوره ای رکود، از اوایل سده یازدهم در لباسی تازه رونق یافت؛ جریان اهل حدیث بود. این جریان که با اجتهاد و انحصار برداشت ها در سبک و سیاق های سنتی مجتهدان مخالفت داشت، به تدریج طرفدارانی جدی پیدا نمود؛ اما با روی کار آمدن مکتب اصولی وحید بهبهانی(م۱۲۰۵ق) با شکست مواجه گردید و از محافل علمی شیعه رخت بر بست. یکی از دانشمندانی که در دوره نزاع میان اصولی و اخباری می زیست، سید عبدالله شبر(م۱۲۴۲ق) از محدثان پرکار امامیه است که صاحب آثار متعددی با رویکرد حدیثی است. جایگاه این دانشمند بزرگ در نزاع میان اصولی و اخباری موضوعی است که در این مقاله بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
وی با اشاره به اخبار ثقلین و استفاضه و بلکه تواتر آن نزد فریقین میگوید: آنچه از این احادیث به ذهن نزدیک است، این است که پیامبر( قرآن را مانند اهل بیت( به عنوان حجت و خلیفه قرار داده است و معنای جداییناپذیری آن دو [که در برخی اخبار به آن اشاره شده] یا در وجود است؛ همانگونه که ادله بر وجوب وجود حجت قبل و بعد و همراه خلق، دلالت دارند و این که هر یک از آن دو به پیروی از دیگری امر کرده و آن را تصدیق نموده و شاهد صدق آن است و یا این که مراد از آن، عدم حصول جدایی و اختلاف میان آنهاست.
1 سخن شبر را در در این زمینه بنگرید: بر کسی که در اخبار و آثار مطالعه نموده و راه انصاف را پیموده و در اختلاف اخبار و اختلالات آنها و اسانیدشان ـ که مشتمل برافراد فاسد المذهب و فاسق الجوارح مانند غلات و واقفیه و فطحیه و ناووسیه و زیدیه و غیر آنها هستند ـ بنگرد و نیز اختلاف نسخ را مد نظر قرار دهد، جز ظن به صدور این اخبار از ائمه اطهار( برایش حاصل نمیشود و این یک امر وجدانی است که هیچ شک و شبههای در آن نیست؛ زیرا چنان که در علم کلام بیان شده، برهان نمیتواند با وجدان معارضه کند و بر فرض این که شخص مخالف، برهانی بر خلاف این مطلب داشته باشد، به دلیل مخالفت با وجدان، غیر قابل اعتناست.