خلاصه ماشینی:
"در اینجا،به عنوان نمونه،سه تن از شخصیتهای مشهور زبان شناسی را که در اواخر نیمۀ دوم قرن نوزده و اوایل نیمهاول قرن بیستم میزیستهاند و نظراتشان به لحاظ ایجاد تحول درزمینه روشهای آموزش زبان خارجی شایان توجه است،نام میبریم: انری سویت (teewS yrneH)2191-5481 برای نخستین بار موضوع بررسی زبان را به طریق علمیعنوان ساخت و عقیده داشت که روش صحیح آموزش زبانهای خارجیمیباید بر اساس تحلیل و بررسی دقیق ساختار زبان هدف استوارباشد.
2-2 کلام پایانی در پایان این مقال از آنچه که گفته شد میتوان دریافت کهروش تدریس زبان خارجی از مرحلۀ آموزش زبان به منظور ایجادارتباط زبانی با دیگر گوشوران در زبانهای باستان به مرحلۀیادگیری نکات دستوری در قرون وسطی تنزل کرد و دوباره در عصرکمینوس هدف و غایت آموزش زبان،کاربرد آن بوده و پس از آن،براثر نظرات کارل پلوتس،یاد گرفتن موارد دستوری از نو مرسوم ومتداول شد و دوباره در اوایل قرن بیستم با رواج یافتن روشمستقیم آموزش زبان،و نیز بر اثر توسعۀ مطالعات زبان شناسیساختگرا،آموزش مهارتهای گفتاری به منظور ایجاد ارتباط زبانیبا دیگران و در جهت رفع نیازهای اجتماعی،فرهنگی،اقتصادیو صنعتی از اولویت برخوردار شده،ارج و اعتباری یافت.
"(کوردر 27:1967)با توجه به چنین نظراتی در دهه 1970،به نظر میرسد که در آینده روش آموزش زبانهای خارجی به احتمال قوی از شیوهیادگیری زبان مادری توسط کودک تأثیر خواهد پذیرفت و در این صورتواژۀ"روش"مفهوم خود را از دست داده و یادگیری به گونۀ طبیعی (که در آن حاکمیت اصول نظری دستور زبان زایا-گشتاری و روانشناسان ساختگرا محسوس است)انجام خواهد یافت."