خلاصه ماشینی:
از سه تذکرهنویس بزرگ، یعنی انباری، یاقوت و ابن خلکان، هیچ کدام متذکر حاشیهای که خطیب بر کتاب«صحاح اللغة»امام ابینصراسماعیل جوهری (فوت 393 1005 م)نوشته نشدهاند، حال آنکه از منابع دیگر چنین حاشیهنویسی خطیب بر کتاب مذکور دانسته میشود 37 فرهاد میرزا نیز در کتاب خود«زنبیل» از وجود این شرح خبر میدهد:«در کتابخانه این بنده عاصی فرهاد بن ولیعهد طابثراه نسخه صحاحی است که تاریخ کتابت او 620 هجری است که صد سال قبل از ولادت فیروزآبادی نوشته شده است و در حواشی آن کتاب از روی نسخه فاضل تحریر ادیب اریب ابوزکریا خطیب تبریزی بعضی فواید اسامی شعرا که صاحب صحاح ترک کرده نقل کرده و همین نسخه را از روی آن نسخه مصححه تبریزی تصحیح نمودهاند».
این نظریه بکر و بدیع وی را میتوان در جهات زیر تفکیک و مشخص ساخت: 1-خطیب وظیفه و هدف و شیوه شرح نویسی را که در ادبیات عرب ظهور و نمود یافته بود به صورت علمی روشن ساخته، برای نخستین بار تحلیلی متدیک و همه جانبه شعر را پیش کشید و در آفرینشهای علمی-ادبی خود را از علوم اجتماعی بهره جست.
برای شناخت هر چه بیشتر این مقام وی لازم است نظریات ادبی و اصول اندیشههای او در موضوع نقد ادبی، اسلوب تحلیلی، همچنین روش علمی، بینش فلسفی، اجتماعی و اخلاقی وی شناخته شود: از زمانهای بسیار پیش، شعر در میان عرب ظهور کرده و جایی شایسته برای خود باز یافته بود.
خطیب خود در کارهای تحلیلی و انتقادی خود به این شیوه رفته است، چنانکه دهها شرحی را که درباره شعر ابوتمام نوشته شده بود با هم مقایسه کرده و نظریات منطقی و پذیرفتنی را از میان آنها بیرون میکشد و آگاهیهای ارزنده از حقایق تاریخی، حوادثی که با مضامین شعرها پیوند داشته، سنتها و فولکور عرب و دیگر ملتها که در شعر آمده، به دست میدهد و روایات دینی و افسانهها را به شکل دقیق بررسی میکند.