خلاصه ماشینی:
"اولین پدیدهای که حاکی از راه دادنبخشی از زندگی و فرهنگ مردم معاصر با نزول قرآن،در قرآن کریم است ومقبول همگان از مسلمان و غیر مسلماناست،مسألۀ اسباب نزول یا شأن نزولاست؛یعنی این پدیده که مسایل مادی ورویدادها یا حتی سؤالهایی پیشمیآمد که غالبا حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم واصحاب یا معاصران او در معرض آنهابودهاند و به دنبال آن و به تناسب آن آیهیا آیاتی از قرآن کریم نازل میشدهاست:{/«یسئلونک عن الاهلة»/}(از تو درباب هلالها[و حالات]ماه میپرسند).
به کوتاه سخن،باید گفتکه اشاره به بسیاری از وقایع مربوط بهتاریخ صدر اول و عصر نزول وحی وتکوین اسلام و تدوین قرآن از اشاره بهغزوات أحد و بدر و بنی قریظه وبنی نضیر و مهاجرت خودرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اصحاب ایشان وتوطئههای دشمنان و مخصوصامنافقان و کژتابیهای یهودیان مدینهو آبادیهای همجوار و غیره،تافی المثل اشاره به نذری آمده است کهحضرت فاطمه علیه السلام و حضرت علیعلیه السلام وخادم آنان فضه،برای روزه گرفتنپس از شفا یافتن حسنین نوجوان ازبیماری کردهاند.
مورد دیگر این است که خداوند ازواژگان زبان عربی عصر نزول قرآن کهدر آن مانند هر زبانی،واژههایقرضی(یا وام واژهها)وجود داشتهاست،استفاده برده است.
حالآنکه طبق نظریۀ مطروحه در این مقاله،هیچ نقض و ایرادی در قول به رؤوسشیاطین،یا وجود جن یا واقعیتچشم زخم یا جادو به قرآن کیمنمیرسد،زیرا خواهیم گفت خداوندمانند پدیدارگرایان امروز،دربارۀ حاقواقع و حقیقت زیان تاریکی شب یا رشکرشکبران(-سورۀ فلق)یا چشمچشمزنان،یا جادوگری و افسونگریزنان دمنده در گرهها،یا دربارۀواقعیت ابدی هیأت بطلمیوسی و طبجالینوسی،خاموش است،ولی چونلا اقل برای آنها موجودیت فرهنگی(حضور در فرهنگ زمانه)قایل است،بر وفق آن رفتار میکند یا واکنش نشانمیدهد."