چکیده:
نظریهی سازمان یادگیرنده یک نظریهی جدید مدیریتی است که توسط پیتر سنگه ارائه شده است؛این نظریه فراوانی بر یادگیری و علم آموزی برای تمام افراد سازمان دارد.بهنظر میرسد این نظریه بتواند نقش بهسزایی در رشد و تحول سازمانهای آموزشی ایفاء کند؛اما از آنجا که نظریات غربی در بستر فلسفی متفاوت با مکتب اسلام پایهریزی شدهاند،لذا پذیرش تمام و کمال آن بدون توجه به مبانی آن و بکارگیری آنها در یک سازمان اسلامی اثربخش نیست. ازاینرو با علم به تفاوت مبانی غربی و اسلامی هدف مقاله حاضر تغییر محتوای مؤلفههای اصلی سازمان یادگیرنده(قابلیتهای فردی،مدلهای ذهنی، یادگیری جمعی،آرمان مشترک و رویکرد سیستمی)با توجه به آموزههای دینی،است و بدین منظور از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو با علم به تفاوت مبانی غربی و اسلامی هدف مقاله حاضر تغییر محتوای مؤلفههای اصلی سازمان یادگیرنده(قابلیتهای فردی،مدلهای ذهنی، یادگیری جمعی،آرمان مشترک و رویکرد سیستمی)با توجه به آموزههای دینی،است و بدین منظور از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شده است.
سازمان اسلامی براین اساس قرار دارد که منشأ همه چیز ذات احدیت است و همهی کائنات به ذکر و عبادت این نیروی لایزال مشغولند(سوره 71،آیه 44)و برای نیل به این هدف هر سازمان انسانی چه اقتصادی و چه غیر آن باید مبتنی بر اصول قرآن کریم و سنت باشد و هدف نهایی آن نیایش و پرستش ذات باری تعالی است(البرعی 7731،ص 432).
در اسلام اصل توحید،طهارت کبری معرفی شده است و اگر کسی به خدا شرک را از دست داده است همچنین سایر معارف و مسائل اخلاقی و احکام طهارت محسوب میشوند و به هر میزان نسبت به آنها التزام وجود داشته باشد،طهارت بیشتری در انسان حاصل میشود(طباطبائی ترجمهی موسوی، 4731).
بدین ترتیب داشتن قابلیت فردی برای افراد سازمان،آرمان مشترک،یادگیری جمعی،انگارههای ذهنی و رویکرد سیستمیک برای سازمان ضروری است اما آرمانی که از متن آیات قرآن کریم استخراج شده باشد،توانمندیهایی که دین مبین اسلام داشتن آن را برای هر کارمندی ضروری میداند ؛ذهنیتی که براساس اخلاص شکل گرفته باشد و جمعی که برپایهی اصول و ارزشهای دین به یادگیری میپردازد،تا درحقیقت روح دینی بر پیکرهی نظریه دمیده شود تا بدین ترتیب کاربست آن در سازمان اسلامی میسر گردد."