چکیده:
در این مقاله نگارنده تلاش کرده است تا کیفیت ترسل و انشای فارسی را از آغاز
تشکیل حکومتهای نیمه مستقل ایرانی تا پایان دولت غزنوی، مورد بحث و بررسی قرار
دهد.راقم سطور ابتدا تشکیلات دیوان رسائل و دبیران مشهور هر دوره را به اجمال
معرفی کرده سپس به ذکر آداب ترسل، نگارش نامهها و شکلشناسی آنها پرداخته و در
پایان سیر تطور نثر منشیانه را آغاز دوره اسلامی تا پایان قرن پنجم هجری مورد نقد
و بررسی قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
» 7p}میبینیم که نویسنده تاریخ سیستان، محمد بن وصیف را به دبیری ستوده و به تصریح گفته است:«بدان روزگار نامه پارسی نبود» 8p}از این جمله میتوان دریافت که دیوان رسالت دربار یعقوب لیث به زبان عربی بود و محمد بن وصیف سگزی، دبیر تازی نویس دیوان رسایل او بوده است.
41p} پس با این مقدمات توان گفت که زبان فارسی همگام با زبان عربی در سازمان دیوانی سامانیان به کار میرفته است و درباریان دولت سامانی در همان حال که به زبان تازی مسلط بودند، به زبان فارسی سخن میگفتند و در صورت لزوم پارهای از نامههای دیوانی را-مخصوصا نامههایی که خطاب به مردم صادر میشد-به زبان فارسی مینوشتند.
به شهریارانی که از دریافت زیان تازی در میماندند، به زبان فارسی نامه نوشته میشد، چنان که بیهقی درباره نامهای-که بونصر مشکان، دبیر محمود و مسعود، دستور یافته بود که از مسعود به خلیفه عباسی، القادر بالله، و قدرخان، امیر ترکستان، نامه بنویسد و خبر پیروزی خود را به برادرش، محمد، بدهد- مینویسد:«...
» آقای دکتر خطیبی در کتاب فن نثر در ادب پارسی در خصوص نامههای دوره غزنوی مینویسد:«از آغاز سلطنت مسعود زبان پارسی در دیوان، دوشادوش زبان عربی به کار میرفت و جز بعضی از مکاتیب که به دربار خلافت نوشته میشد، سایر نامهها به زبان فارسی بود.
در تاریخ بیهقی نامههایی به انشای بونصر مشکان، صاحب دیوان رسالت محمود و مسعود غزنوی، و ابوالفضل بیهقی وجود دارد که نمونه اعلای مکاتیب دیوانی فارسی آن روزگار است.