چکیده:
مبادله کالاها و خدمات،باعث کاهش ریسک و هزینههای تأمین سرمایه میشوند و در نهایت، به واسطه دو مجرای تراکم سرمایه و نوآوریهای فنی،آثار قابل توجهی بر ایجاد فرصتهای جدید شغلی و افزایش ظرفیتهای درآمدی خواهند داشت. مؤسسات تأمین مالی خرد به عنوان بخشی از نظام پولی و اعتباری کشور میتوانند نقش قابل ملاحظهای در این زمینه داشته باشند.این مؤسسات میتوانند به عنوان نهادهای مکمل سیستم مالی رسمی،سهم و نقش مؤثری را در تجهیز منابع خصوصا منابع راکد بخش روستایی داشته باشند(به عنوان نمونه گرامین بانک بنگلادش).بر این اساس ساماندهی این مؤسسات از اولویت بهسزایی در برنامههای توسعه مربوط به بخش پولی کشور برخوردار میباشد. در این مطالعه سعی خواهد شد،با مروری گذرا بر عملکرد و تجربه موفق سایر کشورها بهویژه تجربه گرامین بانک بنگلادش1و صندوقهای قرض الحسنه روستایی در ایران،با مقایسه نسبتهای نفوذپذیری،خودکفایی مالی،ارزش سپرده به وامها،ارزش افزوده به اعتبارات پرداختی و ارزش افزوده به تعداد کارکنان در این مؤسسات راهکار مناسبی برای رفع مشکلات تأمین مالی خرد در روستاهای کشورمان ارائه شود.بنابراین،هدف این تحقیق شناخت مزایا و معایب هرکدام و ارائه یک الگوی کاربردی و پیشنهادی برای کشورمان است.نتایج تحقیق نشان میدهد که شاخصهای نفوذپذیری،خودکفایی مالی و ارزش افزوده به اعتبارات پرداختی مربوط به صندوقهای قرض الحسنه روستایی به مراتب کمتر از این شاخصها در مورد گرامین بانک بنگلادش است. در گذشته کمبود سرمایه مانع اصلی توسعه و پیشرفت کشورهای توسعه نیافته تلقی میشد و به این دلیل دور باطل توسعه برای این کشورها مطرح و راه خروج از آن نیز تزریق سرمایه و ثروت معرفی میشد. اما نگرش امروز کاملا متفاوت است.به طوری که وجود سرمایه شرط لازم برای توسعه است نه شرط کافی.زیرا برخی کشورهای در حال توسعه که منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی و سرمایه اندکی داشتند،ثابت کردند که با همین سرمایه اندک میتوان به توسعه و پیشرفت نایل شد.یکی از راهکارهای مناسب برای دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی،به کارگیری سیستمهای مالی کارآ جهت به جریان انداختن سرمایههای راکد و کم در جامعه است.زیرا سیستمهای مالی کارآ بهواسطه کارکردهای اساسی خود،یعنی گردآوری پساندازها از منابع متنوع خصوصی و هدایت آنها به سرمایهگذاریهای تولیدی و مولد و نه صرفا درآمدزا،ضمن روان کردن
خلاصه ماشینی:
"در این مطالعه سعی خواهد شد،با مروری گذرا بر عملکرد و تجربه موفق سایر کشورها بهویژه تجربه گرامین بانک بنگلادش1و صندوقهای قرض الحسنه روستایی در ایران،با مقایسه نسبتهای نفوذپذیری،خودکفایی مالی،ارزش سپرده به وامها،ارزش افزوده به اعتبارات پرداختی و ارزش افزوده به تعداد کارکنان در این مؤسسات راهکار مناسبی برای رفع مشکلات تأمین مالی خرد در روستاهای کشورمان ارائه شود.
بر این اساس یکی از راهکارهای مناسب برای رسیدن به توسعه و پیشرفت فنی و اقتصادی به کارگیری سیستمهای مالی کارآ جهت به جریان انداختن سرمایههای راکد در جامعه است،زیرا کارکرد اساسی سیستمهای مالی یعنی گردآوری پساندازها از منابع متنوع و هدایت آنها به سرمایهگذاریهای تولیدی و مولد(و نه صرفا درآمدزا(،ضمن روان ساختن مبادلات کالاها و خدمات باعث کاهش ریسک هزینههای تأمین سرمایه از دو مجرای تراکم سرمایه و نوعآوریهای فنی میشود و در نتیجه آثار قابل توجهی را در ایجاد فرصتهای جدید شغلی و افزایش ظرفیتهای درآمدی جامعه میگذارد.
مقایسهء نسبت ارزش افزوده به تعداد کارکنان در گرامین بانک و صندوقهای قرض الحسنه(میلیون ریال) (به تصویر صفحه مراجعه شود) منبع:محاسبات محققان و مآخذ پیشین؛(با فرض 1 دلار معادل 04 تاکا نرخ ارز غیر رسمی بازار آزاد) با توجه به آمار سالهای در دسترس برای گرامین بانک(3731-5731)و روند رو به رشد آن میتوان پیشبینی کرد که این نسبت برای سالهای 8731 و 9731 بسیار بالاتر باشد و این حاکی از عمق شکاف بین ساختار مدیریت و فعالیت گرامین بانک به عنوان یک نهاد پیشرو با صندوقهای قرض الحسنه ایران است."