چکیده:
در جهان امروز با توجه به تأکیدی که نسبت به افکار اقتصادی میشود، و مقایسه آن با سالهای نیمه اول قرن حاضر، برای اکثر دولتها، کاهش فقر امری ضروری و اجتنابناپذیر مینماید.به همین لحاظ مطالعات گستردهای در این زمینه صورت گرفته و برنامههای کاهش فقر به دفعات در کشورهای مختلف به اجرا گذاشته شده است.اجرای سیاستهای کاهش فقر، بدون تعیین گستره و ابعاد آن، موفقیت چندانی نخواهد داشت، و اصولا یکی از مسایل مهم در تدوین برنامههای کاهش فقر، اطلاع از گستردگی فقر حاکم بر جامعه است.مناسبترین معیار جهت برآورد تقریبی فقر جوامع، برآورد خط فقر و تخمین درصد جمعیت فقیر میباشد.پس از تعیین گستره فقر، با بصیرت بیشتری میتوان به تصریح اهداف و گزینش روشهای عملی اجرای برنامههای کاهش فقر اقدام نمود.پس از آن، برآورد امکانات مالی برای جامه عمل پوشاندن به برنامههای کاهش فقر حیاتی خواهد بود.در این تحقیق تلاش بر آنست که جنبههای اقتصادی سیاست کاهش فقر، مورد بررسی قرار گیرد.برای انجام این بررسی، تخمین گستره فقر، مشخص نمودن اهداف مورد نظر در اجرای سیاست کاهش فقر و نهایتا برآورد امکانات مالی لازم برای دستیابی به اهداف اشاره شده ضروری خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"2P}این روشها عبارتند از: الف-گسترش داراییهای تولیدی طبقات فقیرب-افزایش بازدهی داراییهای متعلق به جمعیت فقیرج-بهبود فرصتهای شغلی برای فقرد-تأمین دسترسی فقرا به خدمات بهداشتی و آموزشیه-تکمیل امکانات و منابع مالی فقرا، از طریق پرداختهای مستقیم(درآمدهای ثانویه)تمایز روشهای عملی اجرای سیاست کاهش فقر از این جهت حایز اهمیت است که شدت، عمق دوره اثرگذاری، و امکانات مورد نیاز برای اجرای هر یک از آنها با بقیه فرق دارد.
در آخرین گام روش عملی انتخاب شده برای اجرای سیاست کاهش فقر باید مشخص گردد، زیرا انتخاب روشهای متفاوت قطعا آثار و بار مالیاتی متفاوتی به دنبال خواهند داشت؛این مرحله نسبت به مراحل قبلی از حساسیت بیشتری برخوردار است و قاعدتا با دقت نظر بالاتری میبایست مورد توجه قرار گیرد.
بدین ترتیب امکانات مالی مورد نیاز به منظور اجرای سیاست کاهش فقر برای دستیابی به یک هدف مشخص و تعریف شده با استفاده از روش گسترش داراییها و سرمایههای تولیدی را میتوان برآورد نمود.
P}که قرار باشدشکاف فقر با استفاده از گسترش داراییهای طبقات فقیر با فازیش دارایی طبقات فقیر، به نظر میرسد که شکاف فقر باید کاهش یابد، (طبق برآوردبخش 4-الف)280,50 میلیارد ریال امکانات مالی مورد نیاز خواهد بود که معادل 21 درصد تولید ناخالص داخلی و 4 برابر درآمدهای مالیاتی میباشد.
نکته مهمتر آنست که محاسبات بالا در شرایطی صحیح خواهد بود که دقت هدفگیری سیاستهای کاهش فقر دقیقا برابر صد در صد باشد و هیچگونه انحرافی در پرداختهای انتقالی صورت نگیرد، یعنی کلیه پرداختهای انتقالی صرفا در اختیار جمعیت فقیر قرار گیرد و طبقات غیرفقیر از آن بهرهمند نگردند، یا در سیاست باز توزیع، کلیه امکانات مورد نیاز از طبقات غیرفقیر جامعه اخذ شود و فشاری بر اقشار فقیر وارد نگردد."