چکیده:
به طور کلی اثرات تورم بر کسری بودجه مبهم بوده، با توجه به وضعیت اقتصادی
کشورها، نتایج متفاوتی در بر خواهد داشت.مقاله حاضر، به بررسی دو دیدگاه تئوریک در
خصوص اثرات تورم بر کسری بودجه از جهت درآمدهای مالیاتی(فرضیه تانزی)و هزینههای
دولت(فرضیه پاتینکین)پرداخته و از لحاظ تجربی این دو دیدگاه را در اقتصاد ایران، با
استفاده از دادههای فصلی طی دوره (4:1379-3:1360)به بوته آزمون گذارده است.نتایج
به دست آمده حاکی از آن است که در بلندمدت، اثر"تانزی"به دلیل پایینبودن کشش قیمتی
مالیاتی و وجوه وققههای مالیاتی بشدت عمل کرده است و بدین ترتیب با افزایش تورم،
کسری بودجه از طریق کاهش درآمد واقعی مالیاتی افزایش مییابد؛اما در بلندمدت
اثر"پاتینکین"، به دلیل بالابودن کشش قیمتی هزینههای دولت سهم بالای هزینههای
جاری دولت، عمل نمیکند؛بنابراین تورم از طریق هزینههای دولت بر کسری بودجه فشار
آورده و آن را گسترش میدهد؛لذا در اقتصاد ایران، طی دوره مورد بررسی، تورم موجب
افزایش کسری بودجه شده است.
In general، the effect of inflation has different resultsUsing seasonal data over (1981-4- 2000-4): in this paper، the effect of inflation on the budget daeficit from income and expenditure aspects in Iranian economy has been considered. In order to test the inflation effect on tax income and government expenditure the Tanzi and Patinkin hypotheses were used respectively.
Results indicate that Tanzi effect acts strongly at long run because of long tax collection lag، less price elasticity tax and high inflation rate. Furthermore، increasing inflation expand the budget deficit by decreasing actual tax revenue.
In contrast، the Patinkin effect does not act in long-run because of high price elastisity of government expenditure and high share of current expenditure.
Then، inflation expands budget deficit form expenditure side. Thus، inflation expands budget deficit bother the income and expenditure sides in Iran’s economy.
خلاصه ماشینی:
"حقیقی را به خاطر تأخیر در پرداخت مالیاتها که یک پدیده بسیار مرسوم در کشورهای در حال توسعه میباشد، کاهش دهد و احتمال وقوع کسری بزرگتر را بالا ببرد و هر چقدر تأخیر در پرداخت مالیات بیشتر باشد و سیستم مالیاتی انعطافپذیر نباشد، تأثیر تورم بر درآمدهای حقیقی مالیاتی و به تبع آن گسترش کسری بودجه مؤثر خواهد بود؛این فرایند در ادبیات اقتصادی به اثر تانزی 1 مشهور است، در حالی که تجربیات کشورهای صنعتی جهان عکس این مطلب را نشان میدهد.
از آنجا که ممکن است دوره جنگ بر اقتصاد تأثیر گذاشته باشد، به منظور بالابردن اطمینان، آزمون اثر برای وجود همانباشتگی یوهانسون و یوسیلیوس با در نظر گرفتن متغیر مجازی جنگ نیز صورت گرفته است که با توجه به نتایج به دست آمده، برای معادله(20)سه معادله همانباشتگی و برای سایر معادلات فقط یک بردار همانباشتگی تأیید میشود که نتایج آنها به شرح زیر میباشد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به توضیحاتی که مطرح شد، بردارهای انتخابی در شرایط یاد شده به صورت زیر خواهد بود: تحلیل نتایج نتایج حاصل از براورد نشان میدهد که متوسط طول وقفه مالیاتی در ایران حدود 16 ماه میباشد؛یعنی از زمانی که مودیان به طور قطعی موظف به پرداخت مالیات میشوند، به طور متوسط حدود 16 ماه طول میکشد تا این مالیات به دست دولت برسد.
با توجه به اینکه سیستم مالیاتی ایرانی کمکشش بوده و با وقفههای طولانی جمعآوری مالیاتی مواجه است و در ضمن نرخ تورم نیز بالا میباشد، لذا شرایط برای کاهش درآمدهای حقیقی مالیاتی کاملا مهیا بوده و فرضیه تانزی مبنی بر اینکه افزایش تورم، درآمدهای حقیقی مالیاتی را کاهش دهد و موجب تشدید کسری بودجه میگردد، در اقتصاد ایران کاملا صادق میباشد."