چکیده:
اگر با دقت به آنچه که اخیرا در زمینه ارزیابی سیاست های اقتصاد کلان در حال انجام است توجه شود شیوه کاملا متمایز و مشخصی ملاحظه می شود که جان تیلور آنرا"اقتصاد کلان دستوری جدید" نامیده است. این روش جدید، که ایده هایی را تقریبا از اغلب مکاتب اقتصادی مطرح در اقتصاد کلان برای ارزیابی های سیاستی به کار می گیرد را نمی توان به مکتب خاصی مربوط دانست. الگوها و مفاهیمی که چارچوب کلی اقتصاد کلان دستوری جدید را تشکیل می دهند، ازجمله فعالترین، محرک ترین زمینه های اقتصاد کلان در عصر جدید هستند که تا قبل از دهه 1970 حتی در فرهنگ لغات اقتصاد کلان نیز وجود نداشته اند. برای مثال می توان به مواردی از قبیل از: 1) الگوهای سیاستی. 2) قواعد سیاستی. 3) مبادله های سیاستی اشاره نمود که در این مقاله اقتصاد کلان دستوری جدید با تاکید بر موارد فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
If one carefully looks at the recent evaluations in macroeconomic policy then he or she will find a very distinguishable method which John Taylor has called it "New Normative Macroeconomics". The purpose of this paper is to introduce and analyse this new method. The method uses different ideas from most schools of economic thought but can not be regarded as a special school as such. Models and concepts used in the main framework of the so-called new normative macroeconomics in recent years considered to be one of the most active and incentive creating which could not be seen before 1970s even in the economics Dictionaries. For example problems such as 1) policy models; 2) policy rules; 3) policy trade-off which can be regarded as the important ingredients of new normative macroeconomics will be emphasised in the present paper.
خلاصه ماشینی:
"اکنون با گذشت بیش از سه دهه از آن انقلاب, اذهان اندیشمندان اقتصادی به این پرسش معطوف گشته است که آیا انقلاب انتظارات عقلایی توانسته است تغییری در متدها و روشهای تحقیق در زمینه سیاستهای اقتصادی که در عمل توسط محققان بهکار گرفته میشوند, ایجاد نماید؟ جان تیلور ضمن پاسخ مثبت به این پرسش ظهور شیوه نوینی در ارزیابیهای سیاستهای اقتصادی را مطرح میکند که او آنرا اقتصاد کلان دستوری جدید مینامد.
منظور کردن افق زمانی کمتر از این حد, هم پراکندگی تولید و هم پراکندگی تورم را افزایش خواهد داد و افق زمانی بیشتر از حد فوق, بیثباتی در اقتصاد کلان ایجاد خواهد کرد و نتیجه میگیرند که چنانچه قرار است از این پیشبینی در قواعد سیاست پولی استفاده شود, افق زمانی آن نباید خیلی طولانی باشد.
است تغییری در نگرشها و روشهای تحقیق در زمینه سیاستهای اقتصادی که در عمل توسط محققان بهکار گرفته میشوند, ایجاد نماید؟ جان تیلور ضمن پاسخ مثبت به این پرسش اظهار میدارد: اگر با دقت به آنچه که امروزه درحیطه ارزیابی سیاستی اقتصاد کلان در حال انجام است نگریسته شود شیوه کاملا متمایز و مشخصی ملاحظه میشود که میتوان آنرا " اقتصاد کلان دستوری جدید" نامید.
12- King,M,"Challenges Facing Monetary Policy: New and Old", paper presented at Federal Reserve Bank of Kansas City Conference, Jackson Hole, 1999."