چکیده:
از جمله واکنش های انفعالی کشورها برای مقابله با پدیده جهانی شدن، می توان به همگرایی های اقتصادی و منطقه ای اشاره کرد.امروزه، همزمان با جهانی شدن، بحث همگرایی اقتصادی و منطقه ای در مناطق مختلف جهان رونق گرفته است.کشورهای اسلامی نیز با تکیه بر مزایای نسبی و تواناییهای مختلف اقتصادی می توانند شرایط و فضای مقابله با روند جهانی شدن را کسب کنند و با کسب تجارب متفاوت از همگرایی های مختلف اقتصادی-منطقه ای توان خود را برای حرکت در روند جهانی شدن افزایش داده و با شناخت مزیت های نسبی، موجبات افزایش جریان های سرمایه گذاری خارجی و به دنبال آن،رشد اقتصادی را فراهم کنند. در مقاله حاضره به منظور بررسی تاثیر همگرایی منطقه ای بر جذب سرمایه های خارجی (دو طرفه)، الگوی تعمیم یافته جاذبه برای 8 کشور عضو منا طی دوره زمانی 2000-1995 براورد شد.نتایج براورد مدل در کل نشان می دهد که همگرایی منطقه ای بین کشورهای مذکور را افزایش خواهد داد.این نکته می تواند دلیلی بر همکاری های بیشتر بین کشورهای منطقه تلقی شود.
Among possible measures taken by some countries to safeguard against the phenomenon of globalization is leaning on regional integrations. In fact concurrent with globalization efforts the idea of regional integration has gained momentum in all continents. By utilizing their comparative advantages in different areas، the Islamic countries can ward off against the ill impacts of the globalization era and use these advantages to attract more foreign direct investments and hence achieve higher rates of economic growth.
In this article an effort is made to evaluate the impact of regional integration on boosting bilateral FDI among the member countries of MENA by using The Adjusted Gravity Model for the period 1995-2000. The results indicate that regional integration among the above countries has increased the level of bilateral FDI، s among them. This fact calls for further cooperation among the MENA member countries.
خلاصه ماشینی:
"هلپمن و کروگمن با چنین استنباطی و با جایگذاری جریانات سرمایهگذاری خارجی دوطرفه بهجای مبادلات تجاری بین کشوری، مدل جاذبهای را برای تجزیه و تحلیل اثرات یکپارچگی منطقهای برمیزان FDI متقابل بین کشوری تصریح کردند که در بخش بعدی بهبرخی از کارهای تجربی انجام شده در این زمینه که با بهرهگیری از مدل جاذبه بوده اشاره میشود.
نتایج براورد مدل جاذبه نشان میدهد که درحدود 60 درصد از تغییرات جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی بین کشورهای اتحادیه اروپا از طریق متغیرهای مستقل تصریح شده در مدل (تولید ناخالص داخلی کشور میزبان و میهمان، جمعیت، فاصله و متغیر موهومی برنامه بازار داخلی 4 برای تبیین اثرات ایجاد بازار داخلی) توضیح داده میشود.
3) همانطورکه انتظار میرفت تولید ناخالص داخلی کشورهای میزبان و میهمان (سرمایهگذار) بهعنوان شاخص نشاندهنده اندازه اقتصادی کشورها اثر مثبت بر جریان دوطرفه سرمایهگذاری مستقیم خارجی کشورهای مذکور داشته، بهطوریکه کشش متغیرهای اشاره شده بهترتیب درحدود 28/1 درصد (برای کشور میهمان) و 9/0 درصد در کشور میزبان است.
Lucke, (1998), "Economic Integration and FDI: An Empirical Analysis of Foreign Investment in the EU and in central and Eastern Europe", Kiel Working Paper, No. 809, Institute for Economy of the Kiel University, November.
By utilizing their comparative advantages in different areas, the Islamic countries can ward off against the ill impacts of the globalization era and use these advantages to attract more foreign direct investments and hence achieve higher rates of economic growth In this article an effort is made to evaluate the impact of regional integration on boosting bilateral FDI among the member countries of MENA by using The Adjusted Gravity Model for the period 1995-2000."