چکیده:
از آنجا که یکی از ارکان توسعه اقتصادی برمبنای گسترش سرمایه گذاری در بخش خصوصی است، توجه به متغیرهای دخیل در این ضروری است. این مقاله با لحاظ کردن مباحث مطرح شده در زمینه سرمایه گذاری از دیدگاه نظری تاثیر متغیرهای غیر اقتصادی و کیفی را بر سرمایه گذاری بررسی می کند. این متغیرها با ایجاد فضای نااطمینانی، بر متغیر سرمایه گذاری تاثیر می گذارند و این مقاله به دنبال یافتن و پایه ریزی مدل هایی است که بتواند اثر متغیرهای کیفی را بر حجم سرمایه گذاری بیابد. اما اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد در حال توسعه، با انبوهی از متغیرهای ریسکی مواجه است و بر این مبنا انتخاب شده تا تاثیر متغیرهای کیفی بر حجم سرمایه گذاری استفاده شده و پس از آن مدل اقتصاد سنجی نشان گر چگونگی تاثیر این متغیرها (که به صورت مجازی در مدل قرار گرفته اند) بر حجم سرمایه گذاری بخش خصوصی ایران است.
Private sector investment is fundamental in economic development. Here، we are trying to show which factor is more important. This study was written with focus on the theories of investment and investment process in Iran. A lot of work has done in this area in Iran، but they did not pay attention much to the non-economic factor which affects on investment. We have analyzed the theories that define influence of qualitative variables on investment. These variables cause uncertainty for economy، so we studied the impact of them with attention to a specific situation. In the last chapter we used qualitative variables in an econometric model. Our concern was finding the reasons of existence of these types of variables. And then we focused on them. At the end of our paper we have suggested some policy implication.
خلاصه ماشینی:
"بر اساس این مدل معادلة زیر حاصل میشود: / این مدل اگرچه بهصورت ساده نگاشته شده است، اما به صراحت فرضیههای اساسی این مقاله را پاسخ میدهد، آنچنان که ارتباط معکوس بین نرخ بهرة واقعی و سرمایهگذاری خصوصی را نشان میدهد، آنچنان که با افزایش یک واحد در نرخ بهرة واقعی، سرمایهگذاری خصوصی 8/4 واحد کاهش پیدا میکند و اگرچه آمارة t آن در ناحیة H0 قرار میگیرد، اما بر اساس جدول 4 -2 احتمال صفر شدن ضریب RR، 28 درصد است ، که نشان از تأثیر معکوس نرخ بهره واقعی در ایران روی سرمایهگذاری بخش خصوصی است.
پس این سوال مطرح میشود که بهراستی اگر مباحث نظری و مدلهایی که در این مقاله مطرح شده متغیرهای کیفی را بر سرمایهگذاری از راه ایجاد فضای نااطمینانی موثر میدانست, چرا مدل اقتصادسنجی نتوانست به تبیین این مسئله در ایران بپردازد؟ پاسخی که میتوان برای آن مطرح کرد، این است که تمامی متغیرهای کمی در این مدل، خودبهخود از متغیرهای کیفی تأثیر گرفتهاند، بهاین معنی که اگر انقلاب بر حجم سرمایهگذاری بخش خصوصی موثر بوده، بر نرخ بهرة واقعی، درامد ملی، پس انداز و سرمایهگذاری بخش دولتی نیز تأثیر داشته, به همین علت، از آنجا که متغیرهای کیفی بر همة متغیرها, نه فقط متغیر وابستة تأثیر میگذراند، دیگر مدل اقتصادسنجی قادر به تفکیک آن نبوده و بنابراین، صفر بودن ضرایب در مدل پذیرفته شده است."