چکیده:
انفجار جمعیت ناشی از متولدین سال های 62-1385 و بروز و ظهور آن تحت عنوان عرضه نیروی کار در طی سال های 83-1368 سبب شد تا میزان عرضه نیروی کار از فرصت های شغلی به نحو چشمگیری پیشی گرفته و معضل بیکاری، بویژه در میان اقشار تحصیل کرده و دانشگاهی با شتاب بالا گسترش یابد و سبب اتلاف منابع عظیم انسانی و رنج و فقر تعداد کثیری از جمعیت کشور شود. در این مقاله تلاش بر این است تا اثر بخشی سیاست ها و برنامه های کلان اقتصادی بر گرفته شده از اندیشه های اقتصادی بازار بر معضل بیکاری در ایران مورد بررسی قرار گیرد زیرا بین تاکیدات نگرش اقتصاد بازار و سیاست های مورد نظر برنامه های اول، دوم، سوم و چهارم توسعه هم سویی مشاهده می شود. نتیجه ای که از بررسی تطبیقی اندیشه اقتصاد بازار با اهداف و سیاست های پیش بینی شده در برنامه های توسعه ایران و به ویژه برنامه سوم به دست آمد این بود که اهداف و ایده کلی حاکم بر بازار کار ایران، بر مبنای اقتصاد بازار طراحی شده، اما سیاست های اعمال شده در قالب مواد قانونی و تبصره های مربوط به اشتغال در برنامه های توسعه ایران به نقش و دخالت دولت برای ایجاد اشتغال تاکید دارد که این امر، به عدم تعادل بازار کار منجر می شود (مواد قانونی 48 تا 56 برنامه سوم توسعه). از طرف دیگر کارکرد تجربی مدل نئوکلاسیک که از مدل های اساسی اقتصاد بازار است و شامل فرم خلاصه شده یک سیستم معادلات هم زمان در قالب الگوی خود توضیح برداری VAR نامقید است، نشان داد که ضرایب متغیرهای اثر گذار بر بازار کار ایران در عین معنی دار بودن اثر بخشی اندکی در حل بیکاری داشته اند
The first social، cultural and economic development plan in Islamic Republic of Iran (1368) is based on adjustment and reform structure. An increase of economic capacity، investment، economic growth and changes in protection policies were important goals of this plan. Therefore، privatization، decreasing the role of the state، price adjustment of goods and services، exchange rate adjustment and providing basis for competitive market، reducing subsides، export expansion and international trade liberalization were designed and followed in second and third plan.
Nowadays Iran's labor market has faced with disequilibrium crises. The population explosion of early revolution period (1358-62) and consequently the increase in labor market supply relative to employment opportunities in recent years resulted in employment problems and misery of labor class.
In this research it is tried to find out the effectiveness of macroeconomic policies، derived from the dominant view of free market economy on Iran's employment opportunities. It is argued that، although policy makers emphasized on free market theoretically، practically we have witnessed government interventions and increase in labor market regulations in different five-years plans (legal articles of 48 to 56، third development plan، shows this idea on the experimental part).
Neoclassic model، which is implemented with reduced form and stimulate equations in VAR، shows a significant effect of ECM with low speed of the short run equilibrium compared with the long run. The IRFs results illustrate that، by a shock in employment، supply of labor and wages have insignificant effects on employment، too. However، VDCs shows that the employment is the most important effective variables of employment fluctuations in the short run. But for the long run، the results indicate that the shares of effects of wage on employment، and labor and employment on employment fluctuations are 6%، 30% and 66%، respectively. In addition، the Dummy Variable of structural adjustment has positive and significant effect on employment.
Therefore، from the start of the first five-years plan(1368) up to now different planning theoretically were based on free market economy while in practice، policies and programs were dominated by government interventions and state regulations.
خلاصه ماشینی:
"11ـ حمایت از طرحهای کارافرینی و خوداشتغالی 12ـ گسترش طرحهای کشاورزی و دامپروری و ساختمانسازی و طرحهای صنعتی جهت افزایش اشتغال بهتبعیت از اهداف کلی برنامه، اهداف بازار کار برنامه سوم نیز بر اصلاح ساختارها و تأکید بر نهادگرایی بوده است و هر جا بحث حمایت از بازار کار برای رفع بیکاری غیرارادی بوده است میتوان بهراهکارهای مکتب کینز اشاره نمود، مثل مورد 9 برنامه چهارم 1ـ تمامی اهداف برنامه سوم با تأکید بیشتر بر موارد ذیل: الف ـ کاهش تصدیهای دولتی و واگذاری بخشی از وظایف دولت بهبخش غیردولتی ب ـ ایجاد امنیت لازم برای سرمایهگذاری پ ـ هدفمند نمودن یارانه 2- اجرای مالیات بر ارزش افزوده (VAT) 1-دنبال کردن سیاستهای اشاره شده در برنامه سوم توسعه 2- تدوین سند ملی توسعه بازار کار 3-افزایش فرصتهای شغلی بهوسیله FDI 4-بازنگری قوانین مربوط بهبازار کار 5-ایجاد فرصتهای شغلی متناسب با قابلیت هر منطقه از طرق توسعه شبکههای زیربنایی و زیرساختی 6-حمایت اجتماعی از شاغلین ب00ازار کار غیررسمی 7- ایجاد فضای رقابتی در استخدامهای دولتی نیوکینزینی و نهادگرایی یکی از اهداف این مقاله با توجه بهفرضیه مطرح شده، جستجوی پاسخی برای این سؤال بود که آیا سیاستهای اعمال شده در برنامههای توسعه ایران، براساس اندیشه اقتصاد بازار بوده و در صورتی که جواب مثبت است، موفقیتی را بههمراه داشته است یا خیر؟ نگاهی بهجدول شماره 2 نشان میدهد که ذهنیت غایی برنامهریزان مبتنی بر رویکرد اقتصاد بازار بود؛ تأکید بسیار بر کاهش اندازه دولت، خصوصیسازی، حذف تدریجی یارانهها و نظایر آن موید این ادعاست."