خلاصه ماشینی:
"(01)-نگاه کنید به:پلوتارک،ایرانیان و یونانیان،احمد کسروی،انتشارات جامی،چاپ اول 0831،مانفردی،والریوما سیمو؛اسکندر،فریده مهدوی دامغانی،تهران،سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(3 جلد)،چاپ اول 2831 (11)-پورداود،ابراهیم؛فرهنگ ایران باستان،تهران،انتشارات اساطیر،چاپ اول 0831،صص 861-271 (21)-برگرفته از دانشنامه زبان و ادب پارسی و نیز دایرة المعارف بزرگ اسلامی،جلد هشتم، مدخل اسکندرنامه و همچنین لغتنامه دهخدا مدخل اسکندرنامه (31)-صفا،ذبیح الله؛حماسهسرایی در ایران،تهران،انتشارات امیر کبیر،چاپ هفتم 8731، ص 09 (41)-مجمل التواریخ و القصص،محمد تقی بهار و علی اصغر عبد الهی،تهران،انتشارات دنیای کتاب،چاپ اول 4831،ص 605 (51)-برگرفته از لغتنامه دهخدا مدخل اسکندرنامه (61)-بهار،محمد تقی؛سبکشناسی،تهران،انتشارات امیرکبیر،چاپ هفتم 0831 (71)-در فصل یک،بندهای 3-7،اردوایر افنامه دربارهی اسکندر چنین آمده است: پس گجسته گنامینو دروند برای اینکه مردمان به این دین شک کنند،گجسته اسکندر یونانی مصرنشین را گمراه کرد که با ستمگران و نبرد و بیماری به ایرانشهر آمد و او فرمانروای ایران را کشت و دربار و فرمانروایی را آشفته و ویران کرد و این دین یعنی همه اوستا و زند با آب زر بر روی پوستهای آراسته گاو نوشته و در استخر پابکان در ذژنبشت نهاده شده بود و این دشمن بدنجت،اشموغ دروند بدکار،اسکندر یونانی مصرنشین آنها را برآورد و سوخت و او بسیاری از دستوران و داوران و هیربدان و مؤبدان و دین برداران و افزارمندان و دانایان ایرانشهر را بکشت و در میان هریک از بزرگان و کدخدایان ایرانشهر کینه و ناآشتی افکند و خود نابود شد و به دوزخ روانه گشت."