خلاصه ماشینی:
"ایلیچ2در "مدرسهزدایی جامعه"،اپل و کینگ3در بررسی"آنچه مدارس به واقع یاد میدهند"و ارنسال4در"تربیت پیاده نظامهای سرمایهداری"این رهیافت را دنبال کردهاند و نقش برنامه درسی مستور درنظامهای آموزشی رسمی را مورد مداقه و باریکبینی قرار دادهاند که چگونه در خدمت گروههای مسلط منفعتی،منزلتی،و معرفتی است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) اگر باید سرنخهای"برنامه درسی پنهان"را در بالا و در سیاستهای رسمی ضمنی و در زوایای تاریک ایدئولوژیهای مستقر و در گروههای منفعتی و منزلتی غالب و در پشت مقررات رسمی و القائات هرم نظام آموزشی جستجو بکنیم،ردپای"برنامه درسی پنهان وارونه"را برعکس،باید در پایین و در سیاستهای هویتی دانشآموزان و خوداظهاری و خودفکوری21آنان و سبک زندگی و معانی پس پشت ذهن و رفتار و ارتباطاتشان پیجویی کنیم.
91 به عبارت دیگر،میتوان گفت آن نقشی که رسما از آموزش و پرورش انتظار میرود(البته غالبا هم انتظارات گزاف و غیر واقعبینانه و نامعقول و پسافتادهای است)،با وجود صرف هزینههای بسیار، در عمل چندان نیز با موفقیت همراه نیست و عملکرد واقعا تحقق یافتهء مشاهده شده در رفتار و ارتباطات دانشآموزان به گونهای دیگر پیش میرود.
در شوخیها و متلکهای دانشآموزان بر سر کلاس، در ادبیات مرسوم و رایجشان،آنچه در کیفهایشان میآورند یا در درون گوشیها و ایمیلهایشان دارند، معانیای که رد و بدل میکنند،در آن سوی چهرهها و رفتارهای رسمیشان،در سبک زندگی و ارتباطات و در زندگی روزمرهشان،در زنگهای تفریح،در حیاط مدرسه و در مسیر رفتوآمدها و دوستیها و روابط پیرامونیشان در طول زمان تحصیل و اوقات فراغتشان،میتوان شواهدی از عملکردی را دید که چندان مورد انتظار هدفهای مصوب و ابلاغی و ظاهرا اعمال شدهء اولیای رسمی نظام آموزش و پرورش نیستند.
curriculum of higher education,New York: soldiers"in E.
hidden curriculum of higher education(pp.
:The hidden curriculum,New (11)."