خلاصه ماشینی:
"ممکنست هرش بواسطه همین شخص بر رموز و اسرار مطلع شود که تا این حد در کشف مطالب ماهر و شهرتی بسزا یافته:لشکری سر خود را حرکت داد و با چشم اشاره کرد.
و ضمنا خائف و بیمناک بود که مبادا صائبی بر اقوال و گفتاروی مطلع شده درصدد اذیت و آزارش برآید،ناچار ساکت شد (تغزل) وه چه زشت است و زبون در نظر مرد سلیم صورت آدمی و سیرت شیطان رحیم ظاهر آراسته و باطن آلوده به خبث از درون تالی نمرود و برون ابراهیم خوش نباشد بزبان حمزه و از دل بو جهل در عمل مرشد فرعون و بگفتار کلیم روز در مسجد و تسبیح بکف چون زهاد در شب تیره چو فساق بمیخانه مقیم گاه کردار طرفدار طریق جهال وقت گفتار نماینده افکار حکیم صاحب رحم ولی بر خود و بر صاحب جاه ظالم توده مظلوم و به ظالم تسلیم این تقلب نکند حرفه بجز لایعقل این دو روئی نکند پیشه بجز بیتصمیم آنکه آلوده به تزویر شود انسان نیست وانکه آزرده کند خلق نیرزد تعظیم راستی هرکه کج افتاد ندارد حرمت هر متاعی که بود قلب کنندش تحریم در حقیقت باش آراسته از صدق و صفا بیحقیقت نبود لایق عز و تکریم محسن این قافله منحرف از راه صحیح دیر یا زود ندامت برد از رأی سقیم محسن شمس ملک آراء"