چکیده:
مبانی کلامی استنباط از قرآن به عنوان یکی از مباحث مبانی کلامی اجتهاد و منابع
آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.سامان دادن منابع مطالعاتی و تعیین میزان اثرگذاری هر منبع در حوزه فقه بسیار با
اهمیت است. گرایشهای فقهی فقیهان سنت محوری است توجه به استفاده از روش های دیگری
مانند بهرهگیری از قرآن، دریچههای جدیدی را به سمت مطالعات فقهی و چشم اندازهای
استنباطی می گشاید. در این نوشتار - بیشتر به لحاظ طرح بحث - مبانی کلامی استنباط
از قرآن در دو محور بهره گیری کلامی نسبت به قرآن و تعیین شیوه های دریافت مبانی
کلامی قرآن، مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"دیدگاه اخباریون در ارتباط با قرآن شایان توجه است که اخباریون نیز ـ دانسته یا ندانسته در اثبات یکی از اصلیترین ادعای خویش، یعنی عدم امکان استفاده و استنباط مستقیم از قرآن، از برخی مبانی کلامی بهره گرفتهاند که در زیر مهمترین آنها را مرور می کنیم: الف.
اثبات حجیت مفهوم شرط یکی از عالمان اصولی برای اثبات حجیت مفهوم شرط به مبنای حکمت تمسک جسته است: «انه لو لم یفد التعلیق انتفاء الحکم عند انتفاء الشرط لکان التعلیق لغوا یجب تنزیه کلام الحکیم عنه» (میرزای قمی، بیتا: 176) آیا در عمل، از شیوه های عرفی برای استنباط از قرآن بهره گرفته شده است؟ اگرچه بیان داشتیم به اقتضای مبانی کلامی، بهرهگیری از شیوههای عرفی در استنباط از قرآن ضرورت دارد، ولی باید اذعان کرد آنچه نتیجه خواهد داد این است که فراتر از مرحله تصدیق و اظهار نظر در عمل، فقیهان از شیوههای عرفی بهره گرفته باشند.
آنچه شایان توجه است، این است که اگر چه نیازمندی قرآن به سنت برای شرح شدن به دیدگاه انکار ناپذیر بدل شده است، ولی باید اذعان کرد که بخشهایی از ابعاد این موضوع حساس از شفافیت چندانی برخوردار نیست؛ هر چند مورد بحث و اظهار نظرهای مختلف قرار گرفته است.
(الحدید(57): 4) (امام خمینی، 1418، ج 1: 205) شاید اگر سخن امام را درست تحلیل کنیم به این نتیجه برسیم که پیش فرض وی در تعیین این شیوه، مبنا یا مبناهای کلامی مانند «قرآن کتاب هدایت است» و «لطف بر خداوند سبحان واجب است» بوده است زیرا تنها در صورت اعتقاد به مبناهایی از این دست است که به کارگیری شیوههای بیانی منتهی به فساد و الحاد از سوی خداوند غیر قابل پذیرش می گردد."