چکیده:
بخش مهمی از حقوق مترتب بر امور فکری، به خصوص در حوزه مالکیت ادبی و هنری، حقوق
معنوی اخلاقی است. این حقوق ارزش اقتصادی مستقیم ندارد و مرتبط با شخصیت پدید
آورنده است. پیرامون موارد این حقوق و مبانی اعتبار آن اختلاف نظر وجود دارد. در
این نوشتار، ضمن مرور بر موارد حقوق معنوی، از قبیل حق افشای اثر، حق نام و عنوان،
حق تمامیت اثر، حق عدول و حق استرداد، کوشش میشود مبانی اعتبار حقوق معنوی مالکیت
فکری بررسی شود و گستره حقوق اخلاقی هر مبنا تحلیل گردد.
خلاصه ماشینی:
"(همان) ماده 18 قانون حمایت حقوق مولفان در این خصوص مقرر میدارد: انتقال گیرنده و ناشر و کسانی که طبق این قانون اجازه استفاده یا استناد یا اقتباس از اثری را به منظور انتفاع دارند، باید نام پدید آورنده را با عنوان و نشانه ویژه معرف اثر، همراه اثر یا روی نسخه یا نسخههای چاپی یا تکثیر شده به روش معمول و متداول اعلام و درج نمایند مگر اینکه پدید آورنده به ترتیب دیگری موافقت کرده باشد.
راه دیگری که میتوان حق عدول را از طریق آن توجیه کرد، توجیه خیار و حق عدول به عنوان یک شرط ضمنی است؛ یعنی اینکه بنای متعاقدین در امور ادبی این است که اگر پدید آورنده در دیدگاه خود تغییری داد، بتواند اثر را مسترد دارد و در واقع قرارداد لازم را فسخ کند.
محور دوم نیز مربوط به ماهیت رابطه موضوع با پدید آورنده است: آیا این رابطه ملک و یا حق است و بر فرض اینکه حق باشد، عنوانی از عناوینی موجود در نظام حقوقی با آن تطبیق میکند یا یک حق با ماهیت جدید است؟ پذیرش هر احتمال در استنباط و شناخت حقوق اخلاقی مالکیت فکری مؤثر است.
براساس این دیدگاه، حق افشای اثر قابل اثبات است و اگر خصوصیت اسناد به پدید آورنده را در هنگام موضوع مجرد ذهنی ملاحظه کنیم و بر این باور باشیم که امر مجرد دارای جهت اسناد به پدید آورنده است، حق نام و عنوان نیز به عنوان حق اخلاقی توجیهپذیر میگردد."