چکیده:
پدیده شاکیان حرفهای به عنوان یک معضل در سیستم عدالت کیفری، موجب بروز مشکلات
زیادی از قبیل صدمات شدید مادی و معنوی بر افراد بیگناه، تحمیل هزینههای هنگفت
مالی بر سیستم قضایی، گرفتن وقت دادگاهها و پاسگاههای انتظامی و ایجاد حس عدم
اعتماد به سیستم انتظامی و قضایی میشود. اگرچه اتهامات ناروا و شکایات خلاف واقع،
قبلا مورد توجه قانونگذاران و علمای حقوق بوده و موضوع شاکیان حرفهای مفهوم
ناشناختهای برای دست اندرکاران دستگاه قضایی نیست، ولی به عنوان یک پدیده مجرمانه
ومضر به دستگاه عدالت کیفری، بحثی است که دست کم در حقوق جزایی ایران مورد توجه
واقع نشده و تاکنون هیچ گونه بحث و کار علمی در این زمینه انجام نگرفته است. در
این مقاله، این پدیده در ابعاد مختلف مورد امعان نظر و مداقه قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه اتهامات ناروا و شکایات خلاف واقع، قبلا مورد توجه قانونگذاران و علمای حقوق بوده و موضوع شاکیان حرفهای مفهوم ناشناختهای برای دست اندرکاران دستگاه قضایی نیست، ولی به عنوان یک پدیده مجرمانه ومضر به دستگاه عدالت کیفری، بحثی است که دست کم در حقوق جزایی ایران مورد توجه واقع نشده و تاکنون هیچ گونه بحث و کار علمی در این زمینه انجام نگرفته است.
در حقیقت, مسئله اصلی این است که: ماهیتاین نوع شکایات چیست؟ سیستم دادخواهی و قوانین کیفری اعم از ماهوی و شکلی چه نقشی میتوانند در بروز این پدیده شوم داشته باشند؟ چگونه دستگاه عدالت کیفری، خود میتواند جرم آفرین باشد؟ مسائل اجتماعی تا چهاندازه در بروز این نوع پدیدههای مجرمانه تاثیر دارند و چگونه میتوان با آنها مقابله نمود؟ تقویت چه ارزشهایی در جامعه برای پیشگیری و مبارزه با این پدیده مؤثر است؟ در این مقاله ابتدا به اقسام شاکیان حرفهای (الف) و به خصوص انواع شاکیان حرفهای عادی(ب) میپردازیم.
دسته دیگر کسانی هستند که نه به طور همیشگی، بلکه گاه در طول عمر خود فقط یک بار (مجرم اتفاقی)، اقدام به طرح شکایت و اتهام به دیگری مینمایند, ولی به دلیل اینکه در طرح شکایت و شیوههای به کارگیری ادله اثبات به منظور مجرم قلمداد کردن متهم، تبحر خاص دارند، به آنها شاکی حرفهای میگوییم، و گرنه این گروه شغل خود را در این حوزه قرار نمیدهند و حتی شاید به دنبال منفعت مالی نیز نباشند."