چکیده:
در زبان عارفان مرموزاتی از قبیل زلف،رخ،می و معشوق فراوان به کار رفته است.قصد آنان از به کارگیری چنین رمزهایی،تشبیه معقول به محسوس و نیل به حقیقت از طرق پل مجاز است.آنها بر این باورند که در قصه یوسف نیز،تطبیق معانی قصه با مراتب سلوک یا تطبیق عالم صغیر و کبیر که از کلام الهی استخراج میشود،در حکم تفسیر به رأی نیست.زیرا در معانی واژهها دخل و تصرفی صورت نگرفته بلکه ذهن از این واژه به آن معانی متعالی انتقالیافته است.هدف از این مقاله،بعد از معرفی تفسیر و مفسر، بررسی و معرفی برخی تأویلها و نمادهای عرفانی این قصه،به ویژه در تفسیر الستین الجامع اثر زید طوسی است.لطایف این تفسیر،در حکم تفسیرها عرفانی است و اشارات آن نیز غالبا به مراتب سیر و سلوک عرفانی معطوف بوده و گاهی نیز در حکم مفهومی متداخل به حساب میآید.
The language of Sufism abound’s with Concepts such as love, drinks, Face , hair, beloved, and so on. The use of such concepts is intended to make the abstract and the conceptual ideas tangible. They are mainly figurative. According to Sufis, the phases of mystical journey can safely be identified with the scenes inthe story of Joseph. This paper in traduces Some of the Sufi interpretations of the story, specially Zaid Toosis interpretation-in Alsettin Aljame.
خلاصه ماشینی:
"محمد بن زید طوسی نیز بر این عقیده است که«قصه یوسف نیاز عشق و ناز معشوق است
صورت تکنگاری در تبیین و تفسیر سوره یوسف پدید آمده است.
الستین الجامع تفسیر عرفانی سوره یوسف به قلم ابو بکر احمد بن محمد بن زید
اساس،مؤلف از عالمان اواسط قرن پنجم هجری است و این تفسیر بین سالهای 064 تا 074 در عصر تألیف کشف المحجوب هجویری روزگار قدرت گرفتن اشاعره
در این باره،در مقدمه تفسیر چنین گفته است:«در اساس و قاعده سخن
محور بودن قصه و حکایات در تفسیر چندان آشکار است که گویی مباحث تفسیری این سوره در حاشیه قرار گرفته است.
از حکایتهای مفسر که تاثیر آیات قرآن را خاطر نشان میکند،از این قرار است:
مفسر به جنبههای غیر تأویلی و عرفانی در این تفسیر است.
تفسیر نفس اماره،رحمت الهی و معرفت و تفسیر برخی آیات قرآن،نمونههایی از استفاده این مفسر از سخنان عارفان است.
حدائق الحقایق و نیز تفسیر جامع الستین از مضامین عرفانی،ذیل عناوینی چون لطائف و اشارات سخن به میان آمده است.
تأویلی این سوره در تفسیر منسوب به ابن عربی نیز آمده،او یوسف را به"قلب
در تفسیر این سوره چنین گفته:حسن،عشق و حزن سه صفت پدید آمده از عقل
احمد بن محمد بن زید طوسی نیز تعابیری رمزی در تفسیر خود آورده که میتوان در
گفته است:عزیز دانست که جرم زلیخا را بود و لکن یوسف را به زندان کرد گفت:زلیخا
آیات سوره یوسف مورد توجه مفسران قرار گرفته است.
اشاره رمزی، هفت در جای دیگری از تفسیر او نیز آمده است."