چکیده:
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانهای است که از کودکان و نوجوانان سر
میزند و با توجه به پیآمدهای سوء آن یکی از آسیبهای خانوادگی و اجتماعی جامعه
شناخته میشود. آسیبی که میتواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تأثیر قرار دهد.
روند رو به افزایش آمار فرار دختران از خانه، نگرانی و هشدار صاحبنظران را به
دنبال داشته است. نظر به اهمیت و نقش تعیینکنندة سلامت جسمانی و روانی کودکان و
نوجوانان هر جامعه در تأمین بقاء و آیندة آن ملت، و نیز تأثیرات سوء این معضل در
سلامت روانی نوجوانان، پژوهش حاضر به بررسی مهمترین عوامل زمینهساز فرار دختران
نوجوان و روشن ساختن برخی از زوایای تربیتی و روانشناختی این معضل پرداخته است.
جامعة آماری این پژوهش، دختران فراری شهر شیراز در سال 1381 است و تعداد نمونه، 30
دختر فراری است که با روش نمونهگیری در دسترس از سه مرکز بحرانهای اجتماعی، مرکز
بازپروری زنان و زندان بررسی و تحلیل شدهاند.
گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفته و دادهها با استفاده از
آزمون کای دو و محاسبة درصدی تحلیل شده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که در فرار دختران از بین عوامل خانوادگی و اجتماعی،
عامل خانواده نقش مهمتری از سایر عوامل داشته است؛ نیز عمدهترین علت از بین عوامل
خانوادگی به ترتیب جدایی والدین، نابسامانیهای خانوادگی، اعتیاد یکی از والدین
بهویژه پدر و سوء رفتار برادر بزرگتر با خواهران قلمداد شده است. جمعیت خانواده
کمترین تأثیر را بر متغیر مستقل این پژوهش داشته است. جداول تهیه شده، تفکیک عوامل
مختلف خانوادگی، اجتماعی وجمعیتشناختی، همچنین تأثیر هر یک از آنها را بر رفتار
گریز از منزل این دختران نشان میدهد.
یافتههای این پژوهش و پژوهشهای همسو و نیز واقعیتهای مشهود جامعه برای مسئولان
و دلسوزان جامعه میتواند هشدار برانگیز باشد. لذا پیشنهادهایی مطرح میشود: از
جمله دعوت به رستاخیزی علیه فقر و اعتیاد در جامعه؛ دو عامل تباهی که به نوبة خود
زمینهساز اختلافات خانوادگی و فروپاشی کانون خانوادهها است؛ دیگر توجه دادن
خانوادهها به آسیبپذیری دختران نوجوان و بالا بردن آگاهیهای جامعه نسبت به
نیازهای روحی و عاطفی آنان؛ و بالاخره برانگیختن حساسیتها نسبت به معضلی که تا چند
سال پیش حتی در فرهنگ لغات این ملت معنا نداشت.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای پژوهش نشان میدهد که در فرار دختران از بین عوامل خانوادگی و اجتماعی، عامل خانواده نقش مهمتری از سایر عوامل داشته است؛ نیز عمدهترین علت از بین عوامل خانوادگی به ترتیب جدایی والدین، نابسامانیهای خانوادگی، اعتیاد یکی از والدین بهویژه پدر و سوء رفتار برادر بزرگتر با خواهران قلمداد شده است.
2ـ2) پرسشهای پژوهش پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ پرسشهای زیر بوده است: الف) دختران فراری دارای چه ویژگیهای جمعیتشناختی هستند؟ ب) آیا بین عوامل خانوادگی و فرار دختران از کانون خانواده رابطهای وجود دارد؟ ج) آیا بین عوامل اجتماعی و فرار دختران رابطهای وجود دارد؟ د) بین عوامل خانوادگی و اجتماعی کدام یک تأثیر بیشتری در فرار دختران دارد؟ 3ـ2) تعریف مفاهیم منظور از فرار در این پژوهش آن است که کودک یا نوجوان دختر پایینتر از سن 25 سال، بدون اجازه و رضایت والدین یا هر فرد دیگری که مسئولیت نگهداری وی را دارا است منزل یا محل زندگی خود را ترک کرده و اکنون در مراکزی مانند مداخله در بحرانهای اجتماعی بهزیستی، مرکز بازپروری زنان و یا زندان، به منظور نگهداری و ساماندهی بهسر میبرد.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که: الف) عوامل خانوادگی بیش از سایر عوامل در گریز دختران از خانه نقش داشته است؛ ب) عمدهترین علت فرار در گروه مربوط به عوامل خانواده، نابسامانیهای خانوادگی، از جمله جدایی والدین، اعتیاد یکی از آنها بهویژه پدر و نیز سوء رفتار برادر بزرگتر با خواهران آنها است."