چکیده:
مقاله حاضر ناظر به بررسی دو نظریة فاعلیت بالقصد و فاعلیت بالتجلی است که به ترتیب
از سوی متکلمان، عرفا و صدرای شیرازی پیرامون رابطة خدا با جهان مطرح شده است.
رویکرد اصلی مطالب آن تبیین نظریة فاعلیت بالتجلی صدراست، و این موضوع به دنبال نقد
آرای متکلمان توسط ملاصدرا و با محوریت مباحث زیر به بحث نهاده می شود:
1- طریقه و شیوة استدلال صدرا برای حل پارادوکس "نفی غرض در فعل باری" از یک سو و
"اثبات غرض در افعال او" از سوی دیگر.
2- راه حل صدرا برای رفع اشکال موجبیت و الزام در فعل باری، یعنی توهمی که از ناحیه
متکلمان به وجود آمده، و تأکید او بر دو عنصر علمیت و رضامندی در نظریه فاعلیت
ایجادی و سرانجام اثبات قدرت و اختیار مطلق باری تعالی.
3- تبیین صدرا از نظریه مقصود بالذات و غایة الغایات بودن حق تعالی در نظام هستی.
4- بیان ادله و مبانی صدرا در نظریة فاعلیت بالتجلی و ذکر نسبت آن با آرای عرفا.
The relationship between God and creation of world is one of the most important problem for theologians and lots of philosophers. So this essay describes the two theological and mystical theories about it.
First، causality through intention (Fa'aliyat bi al-Qasd) as thesis of the speculative theologians.
Second، causality through self-disclosure (Fa'aliyat bi al-Tajally) as theory of Gnostics and Mulla Sadra in his transcendental wisdom (Hikmat al-muta'alia).
Moreover، this article tries to solve these following problems from Sadra’s viewpoint:
1- There is a paradox in above subject: Negation of goal in God's creating act، in some theology sources، in spite of the verification goals، in other sources of Islamic theology.
2- According to the some theologians، all of the philosophers had rejected the free will of God and denied any intention in God's creating act. How can Sadra defend philosophers? He proves God’s power and freedom in creating act based on two factors، knowledge and intention.
3- In creating act، God does not pursue anything except his own essence. So، He is the aim of all aims. How can we explain this?
4- How does Sadra prove causality through self-disclosure، and what is its relation to the mystical theory?
خلاصه ماشینی:
"آنچه مسلم است، صدرا در آثار خود معلوم نکرده است مرادش از فاعلیت بالتجلی چه چیز است، لیکن نظریه فاعلیت بالعنایة ابن سینا را به اعتباری پس از تصحیح و بازسازی پذیرفته است چرا که به عبارت دیگر، فاعلیت بالعنایه دو قسم است؛ یکی آن است که علم فاعل به نظام اتم از لوازم ذات و زاید بر ذات فاعل باشد، این همان نظریة بوعلی است که صدرا آن را مورد انتقاد قرار داده است (15، ج: 6، صص: 232- 227) و آن است که علم به نظام اتم و اکمل عین ذات فاعل باشد، و این نظریة مختار صدراست، لیکن پیرامون آن تفسیرهای مختلفی شده است، از جمله تفسیر ملا عبدالله زنوزی است که مراد آن محقق (صدرا) از فاعلیت بالتجلی را همان فاعلیت بالعنایه به معنای دوم دانسته است (ص: 376 و 26، ص: 474)، البته مشکل اینجاست که فاعلیت بالتجلی عرفا مبتنی بر وحدت وجود و موجود است درحالیکه تبیین ملاصدرا از فاعلیت بالعنایه و علم عنایی باری یک نوع تبیین فلسفی است که بر اساس مشرب حکما یعنی عقیده به کثرت وجود و موجود صورت گرفته است، بنابر این مبناهای این دو نظریه (فاعلیت بالعنایه به معنی دوم و فاعلیت بالتجلی صوفیه) یکسان نبوده، و با توجه به تصریح صدرا در استناد نظریة فاعلیت بالتجلی به صوفیه، توجیه حکیم زنوزی صحیح به نظر نمیرسد."