چکیده:
هدف این پژوهش،بررسی مشکلات حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری از نوع وارسی،در مقایسه با افراد دچار اختلال اضطراب فراگیر،و نیز افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی-اجباری بود.برای این منظور،4 گروه 51 نفری از افراد دچار اختلال وسواسی- اجباری از نوع وارسی،افراد دارای اختلال اضطراب منتشر، و افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی-اجباری،و نیز یک گروه از افراد سالم انتخاب شدند.با آزمودنیهای بالینی براساس ملاکهای تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی( DSM-IV )مصاحبه به عمل آمد و پاسخ آنها به پرسشنامههای وسواسی-اجباری مادزلی و اضطراب یک نیز دریافت شد.آزمودنیهای بالینی از سوی روانپزشک ارجاع شده بودند و پس از تأیید تشخیص از طریق مصاحبه و آزمونهای اجرا شده،در پژوهش شرکت داده شدند.حافظهء آزمودنیها از طریق تکالیف رایانهای بررسی شد.یافتهها نشان دادند که از نظر میزان حافظه، تفاوت معناداری بین گروهها وجود نداشت.فقط گروه مضطرب،در حافظهء شخصی،سویمندی نشان دادند.گروه وارسیکننده و گروه اختلال شخصیت وسواسی-اجباری در اطمینان به حافظه خود،به صورتی معنادار ضعیفتر از دو گروه دیگر عمل کردند.
خلاصه ماشینی:
"برای بررسی این موضوع که آیا مشکلات مربوط به اطمینان به حافظه ویژهء وارسیکنندهها است یا آنکه در سایر اختلالات اضطرابی نیز مشاهده میشود،یک گروه از افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر نیز به پژوهش اضافه شد.
در این مطالعه براساس نظریه رکمن(2002)و پژوهشهای پیشین،بررسی شد که آیا بین گروههای پژوهش از نظر سویمندی در حافظه،میزان بازشناسی،و اطمینان به حافظهء خود تفاوتی وجود دارد یا نه؟روش آزمودنیها آزمودنیهای این پژوهش 08 نفر بودند که به صورت چهار گروه 02 نفره سازمان داده شدند.
جدول 1 ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیهای پژوهش (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 2 میانگین،انحراف معیار،و نتایج آزمون F گروهها در پرسشنامههای وسواسی-اجباری مادزلی و اضطراب یک (به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی با آزمون توکی نشان داد که فقط گروه وارسیکننده با سه گروه دیگر در خرده آزمون وارسی پرسشنامه وسواسی-اجباری مادزلی تفاوت معنادار دارد.
اول،همانطور که رکمن(2002)در نظریهء شناختی جامع خود دربارهء افراد وسواسی-اجباری از نوع وارسی اعلام کرده و تحقیقات بسیاری(به عنوان مثال،ون دن هوت،3002 و 4002؛رادومسکی،زیر چاپ)زیر آن را تأیید کردهاند، نقایص حافظهای افراد وسواسی-اجباری از نوع وارسیکننده عمدتا به وجود مشکلاتی در توانایی اطمینان به حافظه خود در آنان مربوط است و تکرار اعمال از طریق وارسیهای مکرر، همانطور که رادموسکی(زیر چاپ)نشان داده و رکمن(2002)نیز پیشبینی کرده است، احتمال موجب ایجاد یک دور باطل میشود که حاصل آن تیرهتر شدن حافظهء این اشخاص است.
دومین نکتهء حائز اهمیت در این پژوهش آن است که گروه افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی- اجباری که به عنوان گروه کنترل به این پژوهش وارد شده بودند نیز،به اندازه مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری از نوع وارسیکننده،در اطمینان به حافظه خود مشکل داشتند."