چکیده:
در این پژوهش برای انــدازه گیری چرخه های تجاری در اقتصاد ایران، ابتدا دو فیلتر BP وHP معرفی شده است؛ سپس با استفاده از روش HP و بهرهگیری از دادههای فصلی و سالانه به اندازه گیری چرخه های تجاری در تولید طی دورهی زمانی 1382 - 1350 پرداخته شده است؛ آنگاه حقایق آشکار در مورد چرخه های تجاری و متغیرهای تاثیرگذار بر آن استخراج و تحلیل گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اقتصاد ایران هفت دورهی تجاری را پشت سر گذاشته است که در 17 سال از سالهای مزبور، رونق و در 15 سال، رکود بر فعالیت های اقتصادی حاکم بوده است. متوسط طول دورهی رونق از متوسط طول دورهی رکود بیشتر و دوره های رونق از تندی بیشتری نسبت به دوره های رکود برخودار بودهاند، اما دامنهی نوسان دوره های رکـود از دوره هـای رونـق بیشتر بوده است. همچنین نفت از میان عوامل متعدد تاثیرگذار در ایجاد رونق و رکود در اقتصاد ایران نقش موثرتری داشته و دوره های رونق اقتصادی همواره همزمان با دوره هایی بوده است که قیمت نفت و به تبع آن درآمدهای نفتی در مقایسه با دوره های قبل و بعد از آن از حداکثر میزان خود برخوردار بوده است.
In this research، potential effects of oil and monetary policy shocks on economic growth of Iran are examined and share of each of them on economic growth are calculated during 1974-2006 period and potential mutual effects of those shocks by using the Vector Auto Regressive (VAR) model are analysed. Results of this research show that oil shocks significantly affected the economic growth in Iran. However، in spite of oil shocks affected on the liquidity of money that led to expansionary monetary policy، monetary shocks did not have any effect on growth. Strong relationship between oil shocks & GDP growth in Iran indicates that the economy of Iran is heavily depending on oil revenues. On the other hand، the monetary shock which is due to increase in oil revenues، does not have strong effects on GDP growth because of delay in effectiveness of monetary action and also due to implementation of contractionary monetary policy to control inflation rate that has ended up with a weak effects on GDP growth.
خلاصه ماشینی:
به تصویر صفحه مراجعه شود نمودار 1- چرخههاي تجاری براساس فيلتر HP در اين مطالعه متغير توليد ناخالص داخلي به عنوان متغير مرجع و به عنوان شاخصي براي اندازهگيري فعاليتهاي اقتصادي در نظر گرفته شده است و بعد از روندزدايي ساير متغيرهاي تأثيرگذار بر GDP با استفاده از فيلتر HP، انحراف آنها از روند خود با انحراف توليد، مقايسه و مورد تحليل قرار ميگيرد (جدول 3).
اينك با استفاده از شاخصهاي مورد بحث، به خواص چرخههاي تجاري ايران و مقايسهي آن با برخي از متغيرهاي اقتصاد كلان براي شش زير دوره به شرح ذيل ميپردازيم: دورهي تكانهي اول نفتي (1353 ـ 1350) دورههی تكانهی دوم نفتي (1359 ـ 1354) دورههی تكانهی سوم نفتي (1365 ـ 1360) دورههی تكانهی چهارم نفتي (1369 ـ 1366) دورههی تكانهی پنجم نفتي (1377 ـ 1370) دورهي بعد از تكانه (1382 ـ 1378) اين تفكيك براي تعيين اين است كه چه بخشي از نوسانات ادواري در شکاف توليد حقيقي، شکاف مخارج دولت، شکاف نقدينگي و شكاف قيمت نفت بعد از اين تكانه هاي نفتي ميتواند به آنها نسبت داده شود.
جدول 3- خواص ادواري برخي از متغيرهاي اقتصاد كلان {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} جدول (3)، خواص ادواري متغيرها براي دورهي زمانی 1353 -1350را نشان ميدهد و حاكي از ان است که شكاف قيمت نفت از بيشترين تغييرپذيری در ميان متغيرها برخوردار بوده است، كه با توجه به وقوع تکانهی نفتي اول در اين زمان قابل توجيه است و ضريب خودهمبستگي آن نشاندهندهی بالاترين تداوم نسبت به بقيهي متغيرهاست.