خلاصه ماشینی:
"ایلپژوهان غیر مردمشناس مدتها پیش از آنکه دانش انسانشناسی در ایران شناخته شود و پژوهشهای میدانی مردمشناسانی چون فیلد و فیلبرگ و بارت در جامعههای ایلیـ عشیرهای ایران آغاز گردد، حاج میرزاحسن حسینی فسائی، پژوهشگر جغرافیدان عالم و آگاه خطه فارس، با بینش و معرفت علمی بسیار به بررسی و مطالعه جامعههای ایلی پراکنده در حوزه جغرافیائی ایلی سرزمین فارس پرداخت و اطلاعات تاریخی و اجتماعیـ سیاسی مهم و ارزشمندی درباره ایلات و عشایر این دیار از منابع شفاهی به دست آورد و در کتابش فارسنامه ناصری (1313 ق) چاپ و منتشر کرد (نک.
مردمشناسانی چون فردریک بارت نروژی، در تحقیقات میان باصریها؛ هانس لفلر (Hans Leoffler) اتریشی، استاد انسانشناسی دانشگاه وسترن میشیگان (Western Michigan University)، در تحقیقات میان بویراحمدیها؛ پیر اوبرلینگ (Oberling Pierre) انگلیسی و لوئیس بک (Lois Beck) امریکائی، در پژوهش میان عشایر قشقائی؛ و تنی چند دیگر از مردمشناسان خارجی؛ همچنین، گروه پژوهشگران دانشکده علوم اجتماعی، در تحقیقات میان ایلات و طوایف کهگیلویه و بویراحمد؛ اسدالله پیمان، در پژوهش میان قشقائیها؛ غلامرضا فاضل، استاد مردمشناس ایرانی مقیم امریکا همه به نحوی در تنظیم و تدوین مقولات تاریخی ـ اجتماعی نوشتههای خود از فارسنامه بهره بردهاند.
سرانجام، این نکته نیز یادآور میشود که حسینی فسائی، در یادداشت و ثبت تاریخ اجتماعی و سیاسی جامعههای ایلی سرزمین فارس، والاتر از یک راوی صرف اخبار است و، در واقع، ویژگیهای پژوهشگر عالم و آگاه در پژوهش جغرافیای تاریخی را دارد."