خلاصه ماشینی:
"او ظهور میکند تا برای شناخت دین، راههای جدیدی بسازد وآنرا با عصریکه درآن زاده شده است، سازگارکند؛ او قادراست،شناخت الهی را به انسانهای پیرو خود با لمس، نگاه یا حتی از راه سکوتش پیشکش کند؛ زیرا او از همه بندهای منیت آزاد است، او فراسوی دوگانگی است.
به نظر میرسد که برای اولین بار در قرن دوم، لفظ اهل سنت در مقابل اصحاب رای در فقه، و معتزله در کلام مطرح شد که دقیقا منطبق با لفظ اصحاب حدیث است که بعدها مرسوم شد (شرح الفقه الاکبر، شافعی)، لذا افرادی از اصحاب حدیث که به مباحث کلامی علاقهمند بودند، مثل ابن کلاب، قلانسی و حارث محاسبی (صفاتیه) در ابتدا مطرود اصحاب حدیث بودند و بعدها به عنوان «اهل السنة الاوائل» پذیرفته شدند (ر.
(تنقیح المقال، ج3، ص 88) این در حالی است که بسیاری از متکلمان و عالمان بزرگ شیعه همچون شیخ مفید و پیروان او (مکتب بغداد) چنین ملاک هایی را برای غلو انکار کرده و درعوض، قمیون را به تقصیر در حق ائمه متهم کردهاند.
در مسئله علم غیب، شیخ مفید قول به علم غیب را برای امامان شیعه، قول منکر و بین الفساد دانسته و جماعت امامیه را در این امر موافق خود دانسته و چنین قولی را به مفوضه و غلات منتسب ساخته است.
به نظر میرسد، غلو در میان شیعه در اصل تحت تأثیر شخصیت پرجاذبه و فوقالعاده امام علی(ع)، تأکید قرآن بر محبت اهل بیت پیامبر و وجود کمالات و فضائل بارز امامان شیعی، شکل گرفت و به تدریج به ضمیمه عوامل دیگری همچون ریاستطلبی، دنیاخواهی، میل طبیعی به مبالغه و غلو و پارهای کژاندیشیهای سردمداران جریان غلو، گسترش یافت."