چکیده:
ای کسانی که ایمان آورده اید استجابت کنید خدا و رسول را آنگاه که شما را به چیزی می خوانند که حیاتتان می بخشد. دین یعنی آنچه خدا و رسول مردم را بدان می خوانند و دین است که زندگی بخش است آثار هر شیئی به شرط وجود آن شیء بر آن مترتب می شود. به بیان دیگر وجود است که منشا اثر است. حال، اثر دین که همان حیات بخشی است، در صورتی در یک فرد یا یک اجتماع ظاهر می شود که دین در آن ها تحقق یابد. یا به تعبیر دیگر دین در آن فرد، آن اجتماع زنده باشد. دین در چهار مرحله ممکن است در یک فرد و به تبع آن در یک اجتماع حیات داشته باشد: -1 عقل مرحله تفکر یا شناخت استدلالی -2 قلب (مرحله ایمان، معرفت شهودی) -3 ملکات نفسانی (مرحله اخلاق) -4 عمل. از این چهار مرحله - چنان که پیداست - سه مرحله اول دورنی و چهارمی بیرونی است. مرحله آخر مقام ظهور آن چیزی است که در سه مرحله قبلی است. دین در یک فرد یا جامعه در صورتی حیات کاملی دارد که در تمام این مراحل چهارگانه از وجود آن ها محقق شده باشد. در میان این مراتب از یک نظر مهمتر و اساسی تر از همه «مرتبه اول» است. چه، همه مراتب دیگر از آن سرچشمه گرفته و تابع آنند. اگر دین یک فرد در عقل او به صورتی درست و مطابق با واقع دین نباشد و به بیان دیگر اگر دین شناسی فردی درست نباشد، دین داری او نیز درست نخواهد بود طبعا اثر دین که حیات بخشی است در وجود و عمل او ظاهر نخواهد شد، زیرا متعلق ایمان فرد همان چیزی است که در عقل اوست. یعنی ایمان که یک عقد قلبی و یک باور عمیق و محکم است
خلاصه ماشینی:
"باری، بازسازی فکر دینی در واقع همان طرح مباحث جدید است، با این تفاوت که عنوان بازسازی تفکر را باید به کار متفکر و احیاگری داد که به طرح یک یا دو بحث جدید اکتفا ننموده، بلکه مباحث بسیاری طرح کرده یا ــ از آن بالاتر ــ در نحوه عرضه کل مکتب تحولی ایجاد نموده و صورتی تازه به اندیشه دینی بخشیده است، البته این امر هرگز به معنای تحمیل چیزی از بیرون بر مکتب نیست.
این اقدام از دو جهت اهمیت داشت: اول این که فلسفه اسلامی به منزله یکی از علوم کهنسال اسلامی و به یک سنت علمی 1200 ساله و هم چنین اندیشه فلسفی به مثابه بخشی مهم و اساسی از تعالیم موجود در متون دینی خصوصا در حوزه قم، یعنی حوزه اصلی و مرکزی علمی و دینی کشور مورد غفلت واقع شده بود و بازار رآن رونقی نداشت، هرچند در بعضی دیگر از حوزهها نظیر حوزه تهران بساط تعلیم و تعلم آن پهن بود.
مقصود ما از شبهات جدید آنهایی است که یا در گذشته اصلا مطرح نبوده یا اگر بوده اهمیتی را که در روزگار ؟؟؟ مورد نظر ما پیدا کرده نداشتهاند ـ اولا، شبهههایی که همیشه از جمله در روزگار علامه طباطبائی نیز مطرح بودهاند در آثار وی مجال طرح یافتهاند، نظیر آن چه مربوط به مسائل اعجاز، عصمت، شفاعت، جبر و اختیار، حسن و قبح و توحید میشوند."