خلاصه ماشینی:
"نویسنده در جایی دیگر در فصل امامت به دیدگاه های شیعه نسبت به صحابه پرداخته، از آنها نقل می کند که ابوبکر گفته: «ولیتکم و لست بخیرکم» و عمر گفته «کانت بیعة ابی بکر فلتة» (ص100ـ101) و عمر قصد آتش زدن خانه حضرت فاطمه را داشته است (ص103).
فصل سوم: مرجئه نویسنده مرجئه را شامل هجده فرقه دانسته، از آنها با عناوین «جهمیه»، «کرامیه»، «مریسیه»، «کلابیه»، «غیلانیه»، «نجاریه»، «الهامیه»، «مقاتلیه»، «یونسیه»، «جعدیه»، «شبیبیه»، «صالحیه»، «ثوبانیه»، «حشویه»، «مهاجریه»، «لقطیه»، «سوفسطائیه» و «شمریه» نام می برد و از اختلافات آنها در باب تعریف ایمان پرده برمی دارد و در لابه لای این تعاریف، مطالب تاریخی فراوانی را نیز ذکر می کند; مثل مناظره بشر مریسی با اسکافی (ص277); دیدگاه ابن کلاب در باب وحی، مبنی بر این که وحی، از سنخ الفاظ نیست (ص279); دیدگاه های مقاتلیه پیروان مقاتل بن سلیمان[4] (ص285); نزول خداوند در هر شب جمعه به بام مساجد در دیدگاه حشویه (ص290); امکان ارتکاب گناه کبیره به جز دروغ توسط پیامبران بنابر نظر شمریه و مهاجریه (ص292و295); عدم واقعیت اشیاء نزد سوفسطائیه و حسابیه (ص293).
درباره این نسبت باید بیشتر تحقیق کرد، اگرچه دیدگاه ابومحمد یمنی، به خاطر دسترسی وی به کتب اسماعیلیه صائب تر می نماید، اما خود نویسنده در جایی دیگر (ص577) به کتابی که جواب های علی بن محمد صلیحی به برخی سؤالات است، اشاره کرده است."