چکیده:
این مقال بر آن است تا هرمنوتیک یا تفسیر خاص قرآن را بررسی کند. مؤلف ابتدا مبانی و زیرساختارهای فکری خاص در فهم قرآن را مطرح میکند،
زیرا مبانی یا باورهای پایه و زیرساختهای اعتقادی تأثیر به سزایی در شیوه فهم، اصول و قواعد و معیارها و منطق فهم یک متن دارد. از آن جا که این
مبانی در مورد قرآن منحصر به فرد است، هرمنوتیک و تفسیر آن نیز منحصر به فرد خواهد بود. از جمله آن که تفسیر و قرائتهای مختلف درباب
ضروریات دین جایز نیست و امکان فهم قرآن که کتاب هدایت است، برای بشر میسر میباشد، زیرا اگر این متن قابل فهم نباشد مستلزم نقض حکمت الهی
است و نیز نزول آن لغو خواهد بود.
مؤلف در ادامه به مکانیسم فهم متن اشاره میکند و انواع قراین را در آن دخیل میداند که میتوان به قراین درون متنی و برون متنی اشاره کرد.
سرانجام به این نتیجه میرسد که روش فهم قرآن باروش فهم متون بشری متفاوت است و امکان قرائتهای مختلف از قرآن همانند متون دیگر صحیح
نیست.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر دیدگاه مفسر محوری و نسبی انگاری معرفت دینی، بنیان باورهای اعتقادی و آیینهای رفتاری متن دینی از جمله قرآن را به تردید و بلکه به انکار میافکند، زیرا اگر بنا شود رهیافت هر کس صرفا دارای اعتبار شخصی بوده و راه گریزی از این حیرت نیز وجود نداشته باشد، نتیجه آن نوعی آنارشیسم فکری و نفی دین و حقایق دینی و نشاندن آرای افراد بر جای خواست و مقصود هدایت مندانه خدا خواهد بود و نه قرائت از دین.
معناشناسی متناظر و فراگیر متن چه وقت ما میتوانیم دیدگاهی را به متن نسبت دهیم؟ به بیان دیگر آیا در مواجهه با قرآن ما میتوانیم به یک سلسله نظریات روشن در مسائل کلیدی مرتبط به حیات انسان دست پیدا کنیم، یا آن که چنین تصویر شفافی دست نایافتنی است و ما همواره با قطعه قطعه معناهای بریدهای روبه روییم که هرگز به یک نگرش همه جانبه و نهایی نمیپیوندد؟ آیا میتوان در معناشناسی قرآن به سطحی از شناخت معنا دست یازید که در باره جهان، خدا، انسان، معنا و مفهوم زندگی فلسفه حیات، ایده آلهای مطلوب و راه چگونه زیستن، انحای گوناگون تعامل فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان و مانند اینها به چشم اندازی واضح برسیم؟ اگر این امر میسور است، راه کار وصول به آن چیست؟ ما بر این باوریم که در پرتو پیش انگارههای جهانشناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، متن شناختی مربوط به قرآن و زبان شناختی، این هدف قابل دست یابی است، هر چند رسیدن به مقصود آسان نیز نخواهد بود."