چکیده:
این مقال بر آن است که زبان دینی را از دیدگاه ملاصدرا مورد بحث و بررسی قرار دهد. ملاصدرا اعتقاد دارد که زبان قرآن، زبان رمز و اشاره است. اما رمز و اشاره ای که با ظاهر قرآن، منافات ندارد. آنچه از ظاهر عبارات قرآن کریم فهمیده می شود، تمام معانی حقایق قرآن نیست بلکه این ظاهر، نماد برای حقایقی است که آن ها را جز به زبان نمادین نمی توان بیان کرد. علت نمادین بودن حکمات قرآن ببه سبب این ویژگی است که آنها از عالم جبروت و ملکوت به عالم ناسوت نازل شده اند. این نزول وجودی قرآن، توأم با حفظ همه حقایق والا و عظیم آن، جز به طریق نمادین بودن زبان قرآن امکانپذیر نیست. مولف در ادامه نمادین بودن زبان قرآن را از لحاظ وجود شناختی، معرفت شناختی و در آخر نظریه اشتراک معنوی در عین تشکیکی بودن زبان دینی را مورد بحث قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
"صدرالمتألهین در این باره میگوید: و خداوند تعالی، چیزی را در جهان صورت و گیتی نیافرید، جز آنکه برای او همانند و نظیری در جهان معنا و بازپسین است، و چیزی در جهان آخرت نیافرید، جز آنکه در جایگاه دائمی و عالم آخرت، او را همانند و همچنین در جهان اسما و در عالم اول و غیبالغیوب نظیری است و چون او آفریننده اشیا است، پس هیچ چیزی، نه در زمین و نه در آسمان نیست، جز آنکه آن (شیء ـ موجود) شأنی از شؤون الاهی، و وجهی از وجوه او است، و عوالم وجود، سراسر مطابق و در برابر هم قرار دارند؛ یعنی جهان پایین، مثال و مانندی است مر جهان برتر را، و جهان برتر حقیقی است، مر جهان پایین را، و همینگونه تا برسد به حقیقت حقایق وجود (حق اول) و اصل وجود موجودات؛ لذا سراسر آنچه که در جهان ارواح موجود است، همانند کالبد انسانی نسبت به روح او، و در نزد صاحبان بینش محقق است که هویت و وجود بدن، بستگی به روح دارد و همچنین آنچه که در جهان ارواح وجود دارد، عبارت از مثل و صورتهایی است که در جهان اعیان ثابته عقلی (فیض اقدس) موجود است که آنها مظاهر اسمای الاهی میباشند، و اسم او هم همانگونه که در جای خود بیان شده عین او است، و به همین روش هیچ چیزی در عوالم وجود نیافرید، جز آنکه مطابق آن نمونه و خلاصهای در انسان قرار داده است؛ (22) بنابراین، ملاصدرا نخستین مثال در طریقه تفسیرش را با یک نمونه در این جهان انسانی بیان میکند تا تفسیر بقیه الفاظ متشابه با قیاس به این نمونه روشن شود."