چکیده:
هویت فلسفه اسلامی در دو ساحت امکان و تحقق، پرسش اصلی نوشتار است. دربارة هویت
فلسفه اسلامی، دو دیدگاه کلان ایجابی و سلبی را مطرح ساختهاند. پیشینه تاریخی این
مسأله به فرهنگ مسیحیت بر میگردد؛ اما نگارنده، ضمن بیان امکان فلسفه اسلامی، به
تبیین و تحلیل شش رویکرد در باب تحقق اسلامیت فلسفه پرداخته است.
هویت فلسفه اسلامی در پرتو فرهنگ و تمدن اسلامی، جهتگیری، طرح مسأله، ابداع استدلال
و رفع اشتباه در مقام اثبات و رویکرد مفهوم بلامصداق و بیهویتی فلسفه اسلامی در
مقام نفی بیان شده است. هویت فلسفه اسلامی در پرتو اسلام جامعنگر نظریه برگزیدة
مؤلف است.
The identity of Islamic philosophy in the two realms of possibility (imkan) and realization (tahaqquq) are the main questions in this research. With regard to the identity of Islamic philosophy two macro affirmative and negative perspectives are presented. The historical background of this issue goes back to Christine culture. However، maintaining the possibility of Islamic philosophy، the author explains and analyzes six approaches to the realization of Islamic philosophy. The identity of Islamic philosophy has been spelt out in light of religious philosophy، Islamic culture، civilization and orientation، revealed teachings، Quran and tradition (Hadith)، creation (ibda) to prove the proponents’ position and the irrelevance and lack of identity of Islamic philosophy to serve as the negating cases. The identity of Islamic philosophy in light of comprehensive Islam is author’s favorite theory
خلاصه ماشینی:
"عقل فلسفی، با استمداد از عقل قدسی و وحیانی بالنده شده، و به حقایق هستی شناسانه بیشتر و عمیقتری دست می یابد؛ برای نمونه، فلسفه و جهان بینی ارسطو با استمداد از عقل فلسفی فقط توانست نیاز جهان مادی را به مبدأ در قالب محرک بلاتحرک درک کند؛ در حالی که فلسفه اسلامی با محوریت توحید، همة عرصه های هستی را عین الربط الی الله معرفی می کند؛ پس پیش فرض امکان فلسفه اسلامی این است که عقل بشری، نیروی ادراکی دارای مراتبی است که قابلیت بالندگی معرفت شناختی دارد و عقل وحیانی در رشد و شکوفایی خرد آدمیان تأثیر میگذارد؛ به همین دلیل، ابن سینا در تبیین عقلی و برهانی وجوب و امکان در اشارات و تنبیهات از آیه «اولم یکف بربک علی کل شیء شهید، ملاصدرا در بحث حرکت جوهری از آیه وتری الجبال تحسبها جامدة وهی تمر مر السحاب و در بحث جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس از آیات آغازین سورة مبارکه مؤمنون الهام میگیرند و اگر وجه الهام گیری و استنباط تفسیری فیلسوفان از قرآن و سنت نزد عده ای پذیرفته نباشد، اصل الهام گرفتن حکیمان را نمی توانند انکار کنند و نقد صغروی مستلزم نقد کبرای رویکرد نیست."