چکیده:
در روزگار ما، پرسشهای جدید بسیاری، در باب امهات مسائل دین، اکتشاف قضایای دین، و
نیز دربارة معرفت دینی، پدید آمده است. پاسخگویی به این پرسشها، نیازمند بسط
نوفهمی و نوآوری در ساحات چهارگانة «تفهم»، «مفاهیم»، «تفهیم» و «تحقق» دین است.
تأسیس و تنسیق «فلسفة دین»، «منطق کشف دین»، و «فلسفة معرفت دینی»، از مبرمترین
مصادیق نوآوری علمی در حوزة دینپژوهی و دینداری است.
محقق محترم، در پی شش سال تلاش و تأمل علمی، برای کشف/ فهم دین، به دستگاه روشگانی
جامعی دست یافته است که آن را «منطق اکتشاف گزارهها و آموزههای دینی» نامیده است؛
همچنین با تفطن به ضرورت مطالعة فرانگر/ عقلانی معرفت دینی؛ وی دانش دیگری را با
عنوان «فلسفة معرفت دینی»، پیشنهاد میکند. از آنجا که مؤلف مقاله، معتقد است: به
دلیل این که فیلسوفان دین، نوعا ادیان محقق ـ و نه منزل ـ را موضوع فلسفة دین
میانگارند، فلسفة دین مطلق، ممکن نیست، لهذا بر ضرورت تأسیس فلسفة دین (اسلامی)
انگشت تأکید مینهد. مؤلف، در این مقاله، سعی کرده است ضمن شرح ضرورت تأسیس و ذکر
تعاریف و غایت و رسالت دانشهای پیشگفته، ترابط و تمایز، و نسبت و مناسبات آنها را
با یکدیگر تبیین نماید.
قبسات، از نقد و نظرات علمی ارباب فضل، در باب مدعیات مقاله، استقبال میکند.
Nowadays many new questions have arisen on the most important problems of religion، the discovery of religious propositions، and on religious knowledge. To answer these questions، we need to expand our understanding and innovation in four aspects of ‘understanding’ ‘concepts’ ‘making others understand’ and ‘fulfilment’ of religion. The Establishment and arrangement of ‘the philosophy of religion’، ‘the logic of the discovery of religion’ and ‘the philosophy of religious knowledge’ are of the most necessary examples of scientific innovation in the realm of religious studies and devoutness.
The honourable researcher has found a perfect methodical system، after an endeavour of six years’ scientific contemplation for the discovery (understanding) of religion، which he has called ‘the Logic of the Discovery of Religious Propositions and doctrines’. In addition، he suggests another area called ‘the Philosophy of Religious Knowledge’ concerning the necessity of the rational overall study of the religious knowledge. The author of the article emphasizes the necessity of the establishment of an (Islamic) philosophy of religion، as he believes that the philosophy of the absolute religion is impossible، for the simple reason that philosophers of religion think of the established religions، and not the revealed religions، as the subject- matter of the philosophy of religion. In this article، the author has tried to explain the connection، distinction and relation of these domains with one another، besides explaining the necessity of their establishment and suggesting their definitions، ends and missions.
‘Qabasat’ welcomes scientific criticism and opinions about the claims of the article.
خلاصه ماشینی:
"_______________________________ · دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی تاریخ دریافت: 28/8/1384 تأیید: 21/9/1384 مقدمه: امروز پرسشهای تازة بسیاری در باب امهات مسائل دین، اکتشاف قضایای دین، دین، و نیز معرفت دینی، پیش روی ما قرار گرفته است؛ از جمله این که: دین چیست؟، قلمرو دین کجاست؟، غایت دین کدام است؟ منابع دین چیست؟ آیا دین کشفپذیر است؟ اگر کشف/ فهم دین ممکن است، آیا اکتشاف دین از قواعد و ضوابط شناختهای پیروی میکند؟ اگر کشف/ فهم دین روشمند است، راز تنوع و تطور معرفت دینی چیست؟ مبادی و عوامل موثر در ظهور تفاوتها و وقوع تحولها کدام است؟ و نیز آیا برداشتهای مختلف از دین، از ارزش معرفتی یکسانی برخوردارند یا قابل رتبهبندیاند؟ اگر ارزش دریافتهای مختلف، یکسان نیست، تفکیک سره از ناسره در معرفت دینی چگونه ممکن است؟ در صورت وقوع خطا، روشهای شناخت رخنهگاههای معرفت دینی چیست؟ و به تعبیر دیگر: چه عوامل و آفاتی موجب خطا در کشف صائب دین میشوند؟ و چگونه میتوانیم از دخالت عواملی که ذهن و فهم ما را از دین به خطا میبرند، جلوگیری کنیم؟ همچنین پرسیده میشود: دین به عنوان مجموعهای از گزارهها و آموزههایی که در مقطع تاریخی خاصی، از ناحیة مبدائی قدسی فرود آمده است، چگونه میتواند با تطورات زمان و تحولات حیات انسان ـ که صورت تکاملی هم دارد ـ همساز شود و همواره پاسخگوی نیازها، پرسشها و مسائل جدید بشری باشد؟ آیا متطور و انطباقپذیر بودن و نیز وجود تعارض میان برداشتهای بشر از دین در ادوار مختلف، مستلزم سیالیت و نسبیت دین یا معرفت دینی نخواهد بود؟ برای پاسخگویی به پرسشهای پیشگفته و نیازهای نوپدید دیگر، نیازمند نوفهمی و نوآوری در همة ساحات دینپژوهی و دینداری هستیم؛ به هر گونه ابداع علمی (بنیادی، راهبردی یا کاربردی) روشمند در عرصة «تفهم»، «مفاهیم»، «تفهیم» و «تحقق» دین، نوآوری دینی اطلاق میکنیم؛ نوآوری، شامل تأسیس، تنسیق، تنقیح، تقریر و تنقید جدید، و اعم از نوفهمی و نوپردازی، و غیر از نوگرایی (= اصاله التجدد) و بدعتگزاری و اصلاح دینی است؛ با احیاگری دینی نیز نسبت عام من وجه دارد."