چکیده:
فلسفه تفسیر چیست؟ در این دانش به دنبال چه هستیم؟ مهمترین مسائل و مباحث دانش
فلسفه تفسیر چیست؟ چه علومی در تفسیر دخیل هستند؟ علت تکثر تفاسیر چیست؟ این
سؤالات و مباحثی دیگر، محتوای مقاله را تشکیل میدهد.
خلاصه ماشینی:
"یکی از صاحب نظران در این زمینه چنین میگوید: تفسیر صحیح، تفسیری است که بتواند آنچه را متکلم از سخن خود اراده کرده کشف کند؛ هر چند به همه مراد او دست نیابد؛ از این رو ما تفسیر کامل و کاملتر داریم و میتوانیم عرض عریضی از تفاسیر داشته باشیم که هر کدام در عین صحت، نسبت به دیگری ناقص باشد؛ به ویژه درباره قرآن که متکلم، عالم مطلق و آگاه بیحد است و معانی الفاظ، به عظمت متکلمند و ما از این معانی بیپایان به اندازه ظرفیت خود بهره میبریم (هادوی، 1377: ص286 و 287).
از دیگر علل مهم تنوع و تفاوت تفاسیر اختلاف مفسران در روش است؛ برای مثال ممکن است کسی راه فهم قرآن را مراجعه به روایات بداند و دیگری استفاده از آیات دیگر را برای تفسیر برگزیند یا اختلاف آنها در مسائل و مبانی علوم مقدماتی تفسیر است.
اگر پاسخ ما به سؤال اول یعنی دخالت پیش فرضها در تفسیر مثبت باشد میتوان از این پیش فرضها با عنوان پیش فرضهای صحیح نام برد: متون دینی و بهویژه قرآن بر اساس فرآیند وضع و اقتران لفظ و معنا بر معنای عصر نزول دلالت دارند واین حکایتها و دلالتها نیز در این عصر دست یافتنی است (خسروپناه، 1381).
فاصله زمانی میان عصر و زمانه مفسر یا خواننده متن با زمان پیدایی و تکوین آن، مانع دستیابی مفسر به معنای مقصود و مراد جدی متون دینی و قرآن نیست و فهم عینی متن با وجود این فاصله زمانی ممکن است؛ زیرا دگرگونیهای زبان در گذر زمان به گونهای نیست که فهم متن را با مشکل جدی مواجه سازد و ظهور لفظی کلام را که برای مفسر منعقد میشود، در تقابل با معنای مورد نظر متکلم قرار دهد (واعظی، 1380: ص 57)."