چکیده:
تبیین، علیت، مؤلفة عینی، قانون فراگیر، تبیین علی.مقالة حاضر ترجمة بخشهایی از دو فصل از دو کتاب درسی در حوزة فلسفة علم است که به بررسی برخی از مهمترین مسائل مربوط به تبیین میپردازد. بخش اول به انواع تبیین و طبقهبندی آن اختصاص دارد. در این بخش بر این حقیقت تأکید میشود که یکی از راههای تفاوت تبیینها، به نوع اطلاعاتی که آنها به دست میدهند بستگی دارد. این امر، مستلزم آن است که یک مؤلفه عینی و در عین حال غیرمعرفتی در تبیینها وجود داشته باشد. بررسی این مؤلفهـکه مؤلفة متافیزیکی خوانده میشودـ پیامدهای مهمی را برای نگرش ما نسبت به علم و به طور کلی، جهانبینی به دنبال دارد. در بخش دیگری از این مقاله به ضرورت ارائة نظریهای برای تبیین علمی پرداخته میشود. در این بخش، روشن میشود که تأمل فلسفی دربارة علم، امری ضروری و گریزناپذیر است. بخش سوم این مقاله به بررسی ابعاد و مسائلی اختصاص دارد که در چارچوب تلاشهای انجام شده برای تعریف تبیین علمی مطرح شدهاند. از جمله پرسشهایی که در این بخش مورد توجه قرار میگیرد چرایی و چگونگی ارتباط قانون علمی با تبیین علمی است و به این مناسبت مباحثی در بارة نقش علیت در تبیین مطرح میشود. بخش پایانی این مقاله به ویژگی تبیینکنندگی قوانین میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه پاسخهایی که “تجربهگرایی منطقی” به پرسشهای محوری فلسفة علم ارائه کرد اینک از رونق افتاده است اما پرسشها و مسائلی که این مکتب مطرح نمود همچنان در دستور کار فلسفة علم قرار دارد مانند: «تبیین، قانون علمی و نظریه چیستند؟»؛ « براساس شواهد علمی در مورد فرضیههای رقیب، داوری یا گزینش دقیقا چگونه صورت میگیرد؟»؛ «اگر شواهد تجربی برای گزینش میان نظریهها کافی نباشد یا اساسا اگر شواهد مزبور از این امر عاجز باشند آنگاه چه باید کرد؟».
بررسی انواع تبیینهایی که تنها مورد قبول همة دانشمندان است این نکته را به خوبی آشکار میسازد که جملههای ارائهکننده تبیین علمی معمولا دربردارندة قوانین اند یعنی هنگامی که یک جملة نیازمند تبیین علمی، رویدادی خاص مانند واقعة راکتور هستهای چرنوبیل یا ظهور ستاره دنبالهدار هالی در آسمان شب بر فراز اروپای غربی در پاییز 1986 باشد، “جمله ارائهکنندة تبیین” نیز نیازمند برخی شرایط اولیه و «شرایط کرانهای» ]=مرزی[ (boundray conditions) خواهد بود.
اگر نتوانیم مشاهده کنیم یا تشخیص دهیم یا حتی تصور کنیم که پیوند ضروری میان مصادیق علت و معلول چه میتواند باشد آنگاه چشمانداز ارائة شرحی دربارة اینکه “تبیین علی” چگونه عمل میکند یا اینکه چرا قوانین دارای “توان تبیینی”اند مبهمتر میشود یا دست کم، امید “تجربهگرایان منطقی” برای آنکه بتوانند این شرح را با اجتناب از متافیزیک به انجام برسانند بسیار دستنیافتنیتر خواهد بود."