چکیده:
این نوشتار به مفهوم پیشینی (apriority)؛ تمایز میان گزارههای تحلیلی و ترکیبی؛ و شکگرایی دربارة «معرفت پیشینی» میپردازد. با توجه به ارتباط تنگاتنگی که «معرفت پیشینی» با مفهوم «توجیه پیشینی» دارد تعریف و تحلیلهای اساسی متوجه «توجیه پیشینی» خواهد بود. از آنجا که «استقلال از تجربه»، مؤلفة اصلی در توجیه پیشینی به شمار میآید مفهوم «تجربه» و منظور از «استقلال از تجربه» به دقت بررسی میشود. برخی معتقدند به دلیل پیوند نزدیک میان مفهوم «ضرورت» و مفهوم «استقلال از تجربه» میتوانیم «پیشینیبودن» را براساس و با معیار «ضرورت» بسنجیم. تحلیل این دیدگاه و بررسی چالشهایی که با آن مواجه است یکی از محورهای این نوشتار را تشکیل میدهد. در همین راستا، ارتباط «خطاپذیری» با «توجیه پیشینی» مدنظر قرار میگیرد. تجربهگرایی و عقلگرایی، هر یک رویکردی متفاوت را در این مبحث ارائه میکنند که عمدتا در چارچوب تمایز «تحلیلی ترکیبی»، قابل بررسی است. در این نوشتار، همچنین شیوههای مختلف برای تبیین مفهوم «تحلیلیبودن» مورد بررسی قرار میگیرد. سرانجام، استدلالهای شکگرایانه در قبال «معرفت پیشینی» و توانمندی یا ناتوانی آن در رد امکان «معرفت پیشینی» ارزیابی و تحلیل خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"اینک برای اینکه بدانیم «توجیه پیشینی» از چه نوع معرفتی لازم نیست مستقل باشد باید بپرسیم: از نظر عقلی چه درکی نسبت به دو گزارة زیر داریم؟ گزارة (2) : 4=2+2 گزارة (3) : 5=2+2 الوین پلانتینگا (Alvin Plantinga) میگوید در حالی که درک میکنیم گزارة (2) درست است اما دربارة گزارة (3)، نادرستی آن را درک میکنیم.
علاوه بر این، D4 ، امکان توجیه پسینی را برای باور به حقایق ضروری، مجاز میداند زیرا اگر کسی به یک حقیقت ضروری، براساس وثاقت و اعتبار ]شخص دیگر[، باور داشته باشد آنگاه او به آن حقیقت ـ بیآنکه درک کند که آن به طور ضروری صادق است ـ باور دارد.
تعریف کافی و مناسب دربارة “توجیه پیشینی برای گزارهp ” باید: اولا محدودیتهایی را برای حالتی که در آن، p مورد باور قرار میگیرد مطرح سازد؛ ثانیا «توجیه پسینی» را برای حقایق ضروری، اجازه دهد؛ ثالثا این امکان را مجاز به شمار آورد که در باور به یک گزاره، به طور پیشینی موجه باشیم بیآنکه صدق ضروری آن را باور کنیم ؛ و رابعا توجیه پیشینی را خطاپذیر بینگارد.
اما اگر اثبات شما برای P در حد خود، پیشینی باشد، ـ یعنی اگر تجربه، نه برای معرفت نسبت به مقدمات آن و نه برای دانستن اینکه: «مقدمات، مستلزم نتیجهاند»، ضروری باشد ـ آنگاه به D5 چنین اشکال میشود که در این حالت شما در باور به P از «توجیه پیشینی» برخوردار خواهید بود."